عوجه

در زبان فارسی دارای معانی متعددی است. یکی از معانی اصلی آن، اشاره به درختچه یا درخت مرمکی دارد که در مناطق گرمسیری یافت می‌شود و از تیره موردها محسوب می‌گردد. علاوه بر این، عوجه به ماده صمغی نیز اطلاق می‌گردد که از این درخت استخراج شده و با نام‌های مر یا مقل نیز شناخته می‌شود. این صمغ، که از درخت مرمکی به دست می‌آید، دارای کاربردهای دارویی بوده و در طب سنتی جایگاه ویژه‌ای دارد. همچنین، در برخی از منابع، عوجه به عنوان نامی برای درخت میر یا مر صافی نیز مورد استفاده قرار گرفته است، که این موضوع بر تعدد معانی این واژه در زبان فارسی دلالت دارد. شایان ذکر است که در علم عروض نیز اصطلاح عوجه به کار می‌رود، که در این زمینه به حرکتی اطلاق می‌گردد که قبل از حرف روی در قافیه قرار می‌گیرد. بنابراین، درک معنای دقیق کلمه عوجه بستگی به بافت و زمینه‌ای دارد که در آن مورد استفاده قرار گرفته است.

لغت نامه دهخدا

( عوجة ) عوجة. [ ع َ ج َ ] ( ع اِ ) درخت مُرّ مَکّی است. ( از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به مر مکی شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) درخت مرمکی.

جمله سازی با عوجه

المبعوجه (به عربی: المبعوجة) یک روستا در سوریه است که در ناحیه صبوره واقع شده‌است. المبعوجه ۲٬۹۲۹ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال انگلیسی فال انگلیسی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال مارگاریتا فال مارگاریتا