ظرافت زنانه به ویژگی ها و جنبه های خاصی اشاره دارد که به زیبایی، لطافت و جذابیت زنان مرتبط است. این مفهوم میتواند شامل جنبه های ظاهری، رفتاری و شخصیتی باشد. زیبایی ظاهری معمولاً با ویژگی های ظاهری مانند پوست نرم، موهای زیبا و انتخاب لباس های مناسب و شیک همراه است. این زیبایی میتواند از طریق آرایش ملایم و انتخاب رنگ های ملایم نیز به نمایش گذاشته شود. زنان ظریف معمولاً در رفتارهای خود نیز لطافت و ادب را نشان میدهند. این شامل نحوه صحبت کردن، حرکت کردن و تعامل با دیگران است. رفتارهای محترمانه و دلسوزانه میتواند به احساس ظرافت کمک کند همچنین به حساسیت و عواطف عمیق زنان اشاره دارد. زنان معمولاً توانایی بیشتری در درک احساسات دیگران دارند و این میتواند به روابط عاطفی عمیق تر و معنا دارتر منجر شود. زنان ظریف معمولاً در انتخاب های خود، از جمله در زمینه های مد، دکوراسیون و هنر، سلیقه و دقت بالایی دارند. این انتخاب ها میتواند نشان دهنده ذوق و هنر آنها باشد. ظرافت زنانه به معنای ضعف نیست. بلکه زنان میتوانند قدرت و استقامت را نیز نشان دهند. این ویژگی میتواند به آنها کمک کند تا در موقعیت های دشوار با آرامش و هوش عمل کنند. در مجموع یک مفهوم چند بعدی است که زیبایی، رفتار و شخصیت را در بر میگیرد و به زنان این امکان را میدهد که در دنیای مدرن به شکلی خاص و منحصر به فرد خود را ابراز کنند.

ظرافت
لغت نامه دهخدا
تو بر سر قدر خویشتن باش و وقار
بازی و ظرافت به ندیمان بگذار.سعدی ( گلستان ).|| زیبائی. ( بحرالجواهر ): این طغرل غلامی بود که از میان دوهزار غلام چنو بیرون نیاید به دیدار و قد و رنگ و ظرافت و لیاقت. ( تاریخ بیهقی ). حال ذلاقت و لیاقت و ظرافت و لطافت او بر رأی سلطان عرض کردند. ( ترجمه تاریخ یمینی ). || صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: ظرافت بفتح ظاء و راء مهمله، در لغت به معنی زیرک شدن. الظریف؛ زیرک و زیبا وخوش طبع. کذا فی کشف اللغات و الصراح. قال ابوالبقاء فی حاشیةالکافیة فی بحث خبر لاء التی لنفی الجنس: و ظرافت اطلاق میشود بر ملکه ای که میباشد مبداء صدور الفاظی که از ظرافت و ایهامی خالی نباشند و نیز ظرافت بر عین آن الفاظ هم اطلاق گردد. پس معلوم میگردد که هرکه دارای چنین ملکه ای باشد او را ظریف توان نامید - انتهی.
ظرافة. [ ظَ ف َ ] ( ع اِمص ) رجوع به ظرافت شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] نکته سنجی، خوش طبعی.
فرهنگ فارسی
۱ - زیرک شدن. ۲ - ماهر گردیدن. ۳ - زیرکی. ۴ - مهارت. ۵ - خوش طبعی نکته سنجی. ۵ - زیبایی خوشگلی.
دانشنامه عمومی
ویکی واژه
زیرک شدن.
ماهر گردیدن.
زیرکی.
مهارت.
خوش زبانی، نکته سنجی.
خوش اندامی، زیبایی.
جملاتی از کلمه ظرافت
بتی که پرده ی معصوم می درد به تبسم مهی که خرمن ملهوف می برد به ظرافت
به ده هزار ظرافت ندب به آخر شد به لعب رقص و کچول و به ضرب نغمه زیر
ظرافت آتش افروز جدایی است ادب آب حیات آشنایی است
قرآن یکی از کتب بسیار قدیمی دنیاست و ترجمه نمیشود مگر از اعتبار و اهمیت آن بر حد زیادی کاسته شود … عده کثیری از مسیحیان عرب زبان از سبک قرآن با تمجید تمام صحبت میکنند و از میان شرق شناسان کسانی که به زبان و ادبیات عربی آشنایی دارند، فصاحت و لطف و ظرافت شیوه قرآن را میستایند.
این استودیو بیشتر برای ظرافت کار و روشهای آموزش هنرپیشگی، نامدار است.
یکی از آن میان به طریق ظرافت گفت: تو را هم چیزی بباید گفت.
در رقص ارمنی یک احساس شور، ظرافت و فصاحت خواصی وجود دارد. همه رقصندهها با پوشیدن لباس سنتی یک تجسمی از تاریخ و فرهنگ خود و از داستانهای اجداد (باستانی) گذشته خود را به ارمغان میآورند، و این گونه سعی در نگه داشتن فرهنگ آبا اجدادی خود را دارند. طراحی لباسهای رقص از عوامل مشترکی از قبیل، سنتهای مذهبی و زندگی از خانوادههای قدیمی و سنتی را تجلی میکند. رقص محلی و مذهبی ارمنی همیشه با آواز، سرودها و آلات موسیقی سنتی همراه است.