شایگان

شایگان به معنای شایسته است و به عنوان نام پسر به معانی سزاوار، درخور شاه، گرانبها، ارزشمند، ممتاز، عالی، شایسته و مرد بزرگ اشاره دارد. در ادبیات، قافیه کردن بخشی از کلمه که جزو اجزای اصلی آن نیست، به ویژه نشانه‌های جمع، مانند مشکلات، ممکنات و معجزات در دو بیت زیر به کار می‌رود: 
دیدار تو حل مشکلات است/ صبر از تو خلاف ممکنات است/ ترسم تو به سحر غمزه روزی/ دعوی بکنی که معجزات است. شایگان به عنوان یکی از عیوب قافیه شناخته می‌شود و می‌توان آن را هم‌معنی ایطای جلّی دانست.

لغت نامه دهخدا

شایگان. ( ص مرکب ) مرکب از: شای ( = شاه ) به اضافه گان پسوند نسبت و لیاقت. سزاوار و لایق و درخور. ( برهان قاطع ). شایسته و شایان. فرد ممتاز. فرد اعلی در میان افراد و نوع آن

فرهنگ معین

[ په. ] (ص مر. ) ۱ - سزاوار. ۲ - درخور شاه. ۳ - هر چیز خوب و گران بها. ۴ - فراخ. ۵ - خزانه. ۶ - گنج شاهانه. ۷ - از عیوب قافیه است و آن تکرار علامت جمع باشد در قافیه. شایورد (یْ وَ ) (اِمر. ) ۱ - هاله، خرمن ماه. ۲ - پرده ای است از موسیقی.

فرهنگ عمید

۱. شایسته و سزاوار، لایق، درخور.
۲. ویژگی هرچیز خوب و پسندیده و گران مایه.
۳. [قدیمی] درخور پادشاه.
۴. (اسم ) [قدیمی] کار بی مزد و رایگان: اگر بگروی تو به روز حساب / مفرمای درویش را شایگان (شهیدبلخی: شاعران بی دیوان: ۳۴ ).
۵. (اسم ) (ادبی ) در قافیه، قافیۀ شعر که در آن تحکمی باشد: گرچه بعضی شایگان است از قوافی باش گو / عفو کن وقت ادا دانی ندارم بس ادات (انوری: ۳۷ ).
* شایگان خفی: (ادبی ) در قافیه، آن است که هرگاه الف و نون که دلالت بر فاعل می کند مانند گریان و خندان با الف و نون اصلی کلمه مانند زمان و مکان قافیه بشود یا آنکه یا و نون نسبت را مانند سیمین و آتشین با یا و نون اصلی مانند زمین و کمین قافیه کنند.
* شایگان جلی: (ادبی ) در قافیه، آن است هرگاه الف و نون جمع مانند یاران و دوستان با الف و نون اصلی مانند جان و دهان قافیه بشود، قدما این نوع قافیه را در غزل و قصیده بیش از یک بار نمی آوردند و هر گاه شاعری قافیۀ شایگان می آورد به آن اشاره می کرد و عذر می خواست:

فرهنگ فارسی

یا گنج شایگان.یکی از گنجهای خسرو پرویز است.
شایسته، لایق، سزاوار، گرانمایه، پسندیده، بی مزد
۱ - ( صفت ) سزاوار شاه لایق شاه شاهوار. ۲ - سزاوار شایسته درخور. ۳ - هر چیز خوب و نیکو. ۴ - فراخ گشاد عریض وسیع. ۵ - ذخیره و مال و اسباب بسیار خزانه. ۶ - گنج شاهانه. ۷ - قافیه شعر که در آن تحکمی باشد و آن بر دو قسم است: شایگان خفی ( ایطائ خفی ) آن است که حروف اصلی را با حروف زاید قافیه کنند چنان که بتر و تاریکتر را با تر ( مرطوب ) قافیه کنند یا یا و نون نسبت مانند سیمین و آتشین را با یا و نون اصلی مثل زمین و کمین قافیه آورند. در قدیم استعمال این نوع بیش از یک دو بار جایز نبود. شایگان جلی ( ایطائ جلی ) الف - بعضی حروف زاید را که میان آن ها عاده نتوان فرق کرد مکرر گرداندن مانند آب و گلاب و سازگار و کامگار. ب - قافیه آوردن الف و نون مانند نیکان و دوستان را با الف و نون اصلی مانند دامان و انسان. ۸ - کار بیمزد و رایگان هر کار تحکمی و جبری بیگار.
مرکب از شای باضافه گان پسوند نسبت و لیاقت سزاوار و لایق و در خور.

فرهنگ اسم ها

اسم: شایگان (پسر) (فارسی) (تلفظ: šāy (e) gān) (فارسی: شايگان) (انگلیسی: shaygan)
معنی: سزاوار، درخور شاه، گرانبها، ارزشمند، ممتاز، عالی، شایسته، مرد بزرگ، شایسته و شایان

جملاتی از کلمه شایگان

قیمتش گنج شایگان علوم قامتش سرو بوستان ملوک
زود گردد زین سپس از بخشش او رایگان بوم هر کنجی به گنج شایگان آراسته
گرچه دل ویرانه شد از عشق دوست لیک گنج شایگان آمد به دست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم