سفتن به معنای قوی و محکم نگهداشتن چیزی است که میتواند به طور خاص به نگهداشتن اشیاء، احساسات یا حتی ایدهها اشاره داشته باشد. در عرصههای مختلف، این مفهوم میتواند به عنوان یک ویژگی مثبت و ضروری تلقی شود. به عنوان مثال، در مهارتهای زندگی، سفتن در برابر چالشها و مشکلات نشاندهنده استقامت و پایداری فرد است. این ویژگی به انسانها کمک میکند تا در مواجهه با دشواریها تسلیم نشوند و به پیشرفتهای خود ادامه دهند. همچنین در روابط انسانی، به معنای حفظ و نگهداری ارتباطات عاطفی و اجتماعی است که میتواند به ایجاد پیوندهای عمیق و معنادار بین افراد کمک کند. از سوی دیگر، سفتن میتواند به عنوان یک مفهوم در دنیای هنر و ادبیات نیز مورد توجه قرار گیرد؛ جایی که هنرمندان به وسیله سفتن احساسات و ایدههای خود، آثار ماندگار و تأثیرگذاری خلق میکنند. بنابراین، این واژه نه تنها به معنای قوی و محکم کردن یک چیز است، بلکه به عنوان یک اصل اساسی در زندگی فردی و اجتماعی ما نیز اهمیت دارد. در نهایت، باید توجه داشت که به معنای ایجاد تعادل میان قاطعیت و انعطافپذیری است، به طوری که افراد میتوانند با حفظ اصول خود، در عین حال به تغییرات و تحولات زندگی پاسخ مناسب دهند.
سفتن
لغت نامه دهخدا
سفتن. [س ُ ت َ ] ( مص ) پهلوی «سوفتن » کردی «سونتین » ( سوراخ کردن ) قیاس کنید، فارسی «سمب » وجه اشتقاق کلمه را ( از اوستا ) که هرن در اشتقاق اللغة نقل کرده هوبشمان مردود میداند. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ). سوراخ کردن و سوراخ شدن. ( برهان ). سوراخ کردن. ( از آنندراج ). سوراخ کردن مهره و مروارید و جز آن
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ساییدن، سودن
فرهنگ فارسی
( سفت سنبد خواهد سفت بسنب سنبنده سفته ) ۱ - ( مصدر ) سوراخ کردن. ۲ - ( مصدر ) سوراخ شدن.
پهلوی (( سوفتن ) ) کردی (( سوتن ) ) قیاس کنید فارسی (( سب ) ) وجه اشتقاق کلمه را از اوستا که هرن در اشتقاق اللغه نقل کرده هو بشمان مردود میداند. سوراخ کرد وسوراخ شدن. یاعبور کردن. گذشتن. تراویدن و تراوش.
جملاتی از کلمه سفتن
در عبارت همین توان گفتن دُر جان کی به لب توان سفتن؟
غم دُردانه ای دارم که نامش به الماس قلم سفتن نشاید
عقل چه بود پر فضولی گفتن است در ناسفته بدانش سفتن است