زیرکش

زیرکش. [ ک َ / ک ِ ] ( اِ مرکب ) یکی از مقامات موسیقی قدیم. حسینی. ( فرهنگ فارسی معین ).
- زیرکش خاوران؛ یکی از آهنگ های موسیقی. رجوع به آهنگ شود.
- زیرکش عشیران؛ یکی از آهنگ های موسیقی. رجوع به آهنگ شود.

(کَ یا کِ ) (اِمر. ) یکی از مقامات موسیقی قدیم، حسینی.

۱. گوشه ای در دستگاه های شور و نوا، حسینی.
۲. [قدیمی] یکی از دوازده مقام موسیقی ایرانی، حسینی.

یکی از مقامات موسیقی قدیم؛ حسینی.

💡 میانگین ده ساله سطح زیرکشت گروه‌های زراعی استان اصفهان بهمراه نسبت سطح زیرکشت هر گروه زراعی به کل سطح زیرکشت استان

💡 همچو کنعان سرزکشتی وامکش که غرورش داد نفس زیرکش

💡 هم‌چو کنعان سر ز کشتی وا مکش که غرورش داد نفس زیرکش

💡 ز بس کز کشتگان افتاد پشته پناه خستگان شد زیرکشته

💡 چرا گفت نگرفتمش زیرکش همی بر کمر ساختم بند خوش