زبانپریشی
دانشنامه آزاد فارسی
اصطلاحی عام برای انواع اختلال های زبانی ناشی از آسیب مغزی، به ویژه در نواحی گویایی نیم کرۀ غالب. نظام های طبقه بندی زبان پریشی مبتنی بر بخش هایی از مغز است که تصور می شود آسیب دیده اند، اعمال حسی و حرکتی شان مختل شده یا مهارت های زبانی آن ها از بین رفته است. انواع اصلی زبان پریشی عبارت اند از زبان پریشی (ناگویی) بروکا: گفتار و نوشتار بیمار به شدت تحت تأثیر قرار گرفته، اما درک زبان گفتاری و نوشتاری آسیب ندیده است؛ زبان پریشی ورنیکه: بیان گفتاری و نوشتاری آسیب دیده (اشتباهات دستوری، ساختن واژه های نادرست یا ناموجود) و درک این دو مختل شده است؛ زبان پریشی هدایتی: ضایعه در راه کمانی، راه ارتباطی ناحیه ورنیکه به بروکا، سبب ناهنجاری معنایی در گفتار، اختلال در تکرار جملات و خواندن با صدای بلند می شود؛ زبان پریشی ناشی از ضایعات شکنج گوشه ای (برآمدگی جانبی متمایل به بخش خلفی قشر مخ): اشکال در درک زبان گفتاری و نوشتاری و نام بردن اشیا؛ و زبان پریشی گلوبال: اختلال در همۀ مهارت های زبانی، احتمالاً به سبب ضایعات نواحی بروکا و ورنیکه.
ویکی واژه
جمله سازی با زبانپریشی
تأثیرات موقت باربیتورات شبیه اثر موقت الکل است. مقدار کمی از آن موجب آرامش، و مقدار بیشتر موجب مسمومیت و خوابآلودگی میشود و در مسمومیت با دوز بالا تعادل از بین میرود و لکنت زبان ایجاد میشود، سرگیجه و زبانپریشی (آشفتگی گفتار) نیز بهدنبال دارد و در حالت اوردوز باعث از دست دادن هشیاری، کما و مرگ ناشی از توقف تنفس میشود. استفاده از باربیتوراتها فرد را در معرض خطرِ افزایش مقدار مصرف و نیز عفونتهای تنفسی قرار میدهد، زیرا این دارو رفلکس سرفه را متوقف میکند.