رخیم

واژه رخیم که در لغت‌نامه دهخدا و سایر منابع معتبر همچون ناظم‌الاطباء، منتهی‌الارب و آنندراج به معنای کلام نرم و آسان تعریف شده است، به کیفیتی از بیان اشاره دارد که در آن، گفتار بدون هیچ‌گونه خشونت، تندی یا پیچیدگی غیرضروری، به شکلی روان و دلنشین به گوش مخاطب می‌رسد. این واژه، که ریشه‌های کهن در زبان فارسی و عربی دارد، بر ظرافت و لطافت کلام تأکید می‌کند و آن را از سخن خشن، ناملایم یا دشوار متمایز می‌سازد.

این سخن، ویژگی‌هایی دارد که آن را از سایر شیوه‌های گفتاری متمایز می‌سازد. از جمله این ویژگی‌ها می‌توان به وضوح و روشنی بیان، استفاده از واژگانی مناسب و دلنشین، و لحنی آرام و متین اشاره کرد. گوینده‌ای که سخن او رخیم است، نه تنها مفاهیم را به آسانی منتقل می‌کند، بلکه با ایجاد فضایی همدلانه و صمیمی، شنونده را به ادامه گفت‌وگو ترغیب می‌نماید. این نوع کلام، با پرهیز از ابهام و پیچیدگی، به درک عمیق‌تر و پذیرش بهتر پیام کمک شایانی می‌کند.

اهمیت سخن رخیم در موقعیت‌های گوناگون، از تعاملات روزمره گرفته تا مذاکرات و گفتمان‌های رسمی، انکارناپذیر است. در محیط‌های حرفه‌ای و اجتماعی، توانایی برقراری ارتباط مؤثر از طریق کلامی نرم و آسان، نقشی کلیدی در ایجاد روابط مثبت، حل و فصل اختلافات و دستیابی به توافقات سازنده ایفا می‌کند. سخن رخیم، نه تنها نشان‌دهنده تسلط گوینده بر فن بیان است، بلکه بیانگر احترام و ارزشی است که او برای مخاطب خود قائل است، و این خود، زمینه را برای پذیرش و اثرگذاری کلام فراهم می‌آورد.

لغت نامه دهخدا

رخیم. [ رَ ] ( ع ص ) کلام نرم و آسان. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). سخن نرم و آسان. ( از اقرب الموارد ). || جاریة رخیم؛ دختر نرم و آسان گوی و سست آواز.( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). دختر نرم و آسان گوی. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به رخیمة شود. مرد نرم آواز و ضعیف. ( غیاث اللغات ). نرم آواز. ( دهار ) ( بحر الجواهر ) ( مهذب الاسماء ). نرم و آسان گوی. ( از اقرب الموارد ). || کنایه از زاهد. ( غیاث اللغات ).

فرهنگ معین

(رَ ) [ ع. ] (ص. ) نرم آواز.

فرهنگ فارسی

( صفت ) نرم آواز

ویکی واژه

نرم آواز.

جمله سازی با رخیم

رنگ تزویر پیش ما نبود شیر سرخیم و افعی سیهیم
جمشید کیست، مرغی در آشیان ملکت خورشید چیست، ماهی برخیمه کمالت
دگر گفت کز گشت چرخیم شاد که بر ما در شادکامی گشاد