آستان

آستان

آستان در زبان فارسی به معنای دروازه یا درگاه است و به ورودی یا محل ورود به یک مکان خاص اشاره دارد. این واژه به ویژه در زمینه‌های مذهبی کاربرد دارد و می‌تواند به معنای ورودی به یک مکان مقدس یا زیارتگاه نیز به کار رود. به عنوان مثال، آستان قدس رضوی به ورودی حرم امام رضا (ع) در مشهد اشاره دارد.

همچنین، آستان می‌تواند به معنای آستانه یا حدی باشد که در آن چیزی آغاز می‌شود یا به نقطه‌ای اشاره دارد.

لغت نامه دهخدا

( آستان ) آستان. ( اِ ) درگاه. درگه. آستانه. وصید. فِناء. سُدّه. کفش کن. جناب. عتبه. ساحت. حضرت. کریاس ( بفارسی ). اُسکفه. گذرگاه. و آن قسمت پیشین خانه باشد پیوسته بدر

فرهنگ معین

( آستان ) ( اِ. ) ۱ - درگاه، پیشگاه. ۲ - کفش کن.
(ص. ) ستان، به پشت خوابیده.
( اَ ) (اِ. ) جای خواب، آرامگاه.
( اِ ) (ص. ) به پشت خوابیده.
( اُ ) [ په. ] (اِ. )بخشی از کشور که شامل چندین شهرستان می شود.

فرهنگ فارسی

( آستان ) ( صفت ) بر پشت خفته ستان.
درگه آستانه
استانها کشور ایران را در ۱۳۱۶ ه. ش. به ۱٠ استان واخیرابه ۱۴ استان تقسیم کرده اند ازین قرار: ۱ - استان مرکزی: تهران کرج قزوین دماوند محلات ساوه قم تفرش شهر ری شمیرانات گرمسار وخمین.۲ - استان اول: رشت بندر پهلوی لاهیجان رود سر طوالش فومن زنجان اراک لنگرود رودبار صومعه سرا. ۳ - استان دوم: ساری بهشهر شاهی شهسوار نوشهر بابل آمل گرگان کاشان شاهرود سمنان دامغان نطنز. ۴ - استان سوم: تبریز مرند خلخالاردبیل میانه سراب مشکین شهر اهر مراغه هشت رود آستارا. ۵ - استان چهارم: رضائیه نقده ماکو خوی مهاباد شاهپور میاندو آب. ۶ - استان پنجم: کرمانشاه قصر شیرین ایلام ملایر نهاوند توسیرکان شاه آباد پاوه همدان. ۷ - استان ششم: اهواز آبادان دشت میشان دزفول شوشتر بهبهان کهکیلویه رامهرمز مسجدسلیمان خرمشهر خرم آباد بروجرد گلپایگان الیگودرز. ۸ - استان هفتم: شیراز آباده کازرون فیروز آباد جهرم فسا نیریز اصطهبانات داراب لار بوشهر بندر لنگه دشتستان. ۹ - استان هشتم: کرمان رفسنجان جیرفت سیرجان بم. ۱٠ استان نهم: مشهد سبزوار تربت جام گناباد بیرجند کاشمر قوچان تربت حیدریه نیشابور در گز فردوس بجنورد. ۱۱ - استان دهم: اصفهان فریدن شهرضا اردستان نائین نجف آباد یزد.۱۲ - بلوچستان وسیستان: زاهدان ایرانشهر چاه بهار زابل سراوان. ۱۳ - استان کردستان: سنندج مریوان سقز بانه قروه بیجار. ۱۴- فرمانداری کل بنادر و جزایر وبحر عمان: بندر عباس میناب ( بحرین هم جزو استان چهاردهم محسوب می شود ).
( اسم ) هر یک از نواحی بزرگ کشور ایران در تقسیمات اداری که از مجموع. چند شهرستان تشکیل میشود و توسط یک استاندار اداره میگردد ایالت. توضیح این کلمه در عهد ساسانی بصورت استان معمول بوده و آن هریک از ایالات ایران اطلاق میشده و در دور. اسلامی نیز برخی نواحی بهمین نام خوانده میشدند مانند: ( استان البهقباذ الاعلی ) ( استان البهقباذ الاسفل ) از کوره های جانب غربی سواد و ( استان سو ) ناحیه ای در جبل و ( استان العال ) کوره ای بمغرب بغداد فرهنگستان ایران این کلمه را احیا کرده بهریک از بخشهای دهگان. ( و سپس چهارده گان. ) کشور اطلاق کرده است.
چهار کوره اند ببغداد

جملاتی از کلمه آستان

آهوانو یک روستا در ایران است که در دهستان رودبار (دامغان) و در جاده چشمه علی و قبل از چشمه علی و روستای آستانه واقع شده‌ است. آهوانو ۶۰۶ نفر جمعیت دارد.
ای حریم روضه ات باشد بهشت عنبرین پاسبان آستانت روز و شب روح الامین
استفانی کلیفورد دومین زنی است که گفته می‌شود انتشار عمومی ادعای رابطه‌اش با ترامپ به ترتیبی با پرداخت پول در آستانه انتخابات متوقف شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم