آئین

لغت نامه دهخدا

( آئین ) آئین. ( اِ ) رجوع به آیین شود.

فرهنگ فارسی

( آئین ) ( اسم ) ۱ - رسم روش ادب. ۲ - معمول متداول مرسوم. ۳ - شیوه آهنگ. ۴ - صفت کردار مانند: بهشت آیین جنت آیین. ۵ - اندازه حد عدد شمار. ۶ - قاعده قانون نظم. ۷ - سامان اسباب. ۸ - طبیعت نهاد فطرت. ۹ - آذین شهر آرای جشن. ۱٠ - زیب زینت. ۱۱ - فر شکوه. ۱۲ - شرع شریعت کیش: آیین اسلام. ۱۳ - تشریفات اتیکت یا به آیین. ۱ - چنانکه مرسوم است طبق معمول. ۲ - چنانکه باید چنانکه ضروری است. ۳ - زیبا جمیل. یا بر آیین. مثل مانند.

ویکی واژه

rito

جمله سازی با آئین

💡 تنوع و گوناگونی و همین‌طور تعدد و بسیاری افسانه‌ها و داستان‌های ژاپنی از آئین شینتو نیز متأثر است. در آئین شینتو بسیاری از نمودهای طبیعت مثلاً یک آتشفشان، یک درخت هلو، یک رود یا دریاچه و… همگی می‌توانند نماد یک انسان، یک روح یا یک کامی‌باشند.

💡 از جان و سرو مال و خرد مذهب و آئین هر پرده که بد حایل ما و تو دریدیم

💡 و آنکه بد از من بتو گویند خلایق کو نیست بر آئینی و بر کیشی واثق

💡 گر قدر رخ خویش هر آئینه بدانی این روی چو آئینه بهر کس ننمائی

💡 مهم‌ترین کتابشناسی‌ها دربارهٔ فاطمه زهرا نیز عبارتند از: فاطمةالزهراء بهجة قلب مصطفی احمد رحمانی همدانی، زخم خورشید: کاوشی در زندگی فاطمه زهرا مهدی حسینیان قمی، فاطمه در آئینهٔ کتاب اسماعیل انصاری زنجانی.

💡 آیین‌نامه رانندگی مجموعهٔ قوانین و مقررات رانندگی است که هر راننده‌ای باید آن را مطالعه و در زمان رانندگی رعایت کند. متقاضیان دریافت گواهینامه رانندگی، باید قبل از امتحان عملی در آزمونی که معمولاً امتحان کتبی برگزار می‌شود، به پرسش‌هایی که از این آئین‌نامه طرح شده‌اند پاسخ دهند.