آمرزشخواستن طلب عفو و بخشش کردن. استغفار. همی ریخت با لابه از دیده خون/ همی خواست آمرزش از رهنمون. «فردوسی»
جمله سازی با آمرزش خواستن
وَ ما کانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِیمَ لِأَبِیهِ و نبود آن آمرزش خواستن ابراهیم پدر خویش را، إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِیَّاهُ مگر از بهر وعدهای که وی را داده بود، فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ چون ابراهیم را پیدا شد، أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ که پدر او دشمن است خدای را، تَبَرَّأَ مِنْهُ بیزاری جست ازو إِنَّ إِبْراهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ. (۱۱۴) که ابراهیم اوّاه بود، با خداوند خود، گراینده و گردنده و بردبار.
آواز بنده من است یونس که او را در حبس کردهام در شکم ماهی معصیتی را که از وی بیامده، فریشتگان گفتند بار خدایا آن بنده شایسته نیکمرد نیک عهد که پیوسته ازو عمل صالح ببالا آمدی؟ گفت آری آن بنده صالحست، فریشتگان زبان شفاعت بگشادند و از بهر وی آمرزش خواستند، و رب العالمین برحمت خود دعاء یونس اجابت کرد و شفاعت فریشتگان قبول کرد، و او را از آن غم برهانید چنان که گفت تعالی و تقدس.