کلمه آیت در زبان عربی به معنای نشانه یا علامت است. در قرآن، هر یک از جملات یا عباراتی که یک سوره را تشکیل میدهند، به عنوان آیه شناخته میشوند. به طور کلی، آیه میتواند به عنوان معجزه، دلیل یا عبرت نیز تفسیر شود. در زبان عربی، آیت به معنای نشانه، علامت یا اماره است. در اصطلاح قرآنی، هر یک از جملات یا عباراتی که یک سوره را تشکیل میدهند، آیه نامیده میشوند. در قرآن، آیت میتواند به معانی دیگری نیز اشاره کند، از جمله معجزه، دلیل، حجت یا عبرت. قرآن کریم شامل 6236 آیه است. طولانیترین آیه قرآن، آیه 282 سوره بقره است و کوتاهترین آیات معمولاً فواتح سورهها، مانند الم یا الر و برخی آیات کوتاه دیگر هستند. کاربردهای مختلف آیت در قرآن نشاندهنده گستردگی و عمق مفاهیم قرآنی است.
آیت
لغت نامه دهخدا
ای بزمگه تو صورت فردوس
وی رزمگه تو آیت محشر.مسعودسعد. || معجز. دشواری. معجزه. اعجاز. کرامت:
او آیت پیمبر ما بود روز حرب
از ذوالفقار بود و ز صمصام آیتش.ناصرخسرو.و آیتها نمود از عصا و دیگر چیزها. ( مجمل التواریخ ).
گفت من اینها ندانم حجتی
که بود در پیش عامه آیتی.مولوی. || دلیل. حجت. برهان:
چون چون و چرا خواستم وآیت محکم
در عجز بپیچیدند این کور شد آن کر.ناصرخسرو.|| هر یک از تکّه، طائفه، جمله، کلام، فقره و جماعت حرفهای قرآن که سوره از آنها مرکب است. یک سخن تمام از قرآن: سوره اخلاص چهار آیت است. ج، آیات، آی، آیای:
بوقت شاه جهان گر پیمبری بودی
دویست آیت بودی به شأن شاه ایدر.فرخی.مادر فرقان چه دانی تو که هفت آیت چراست
یا شهادت را چرا همراه کردستند لا؟ناصرخسرو.بیت و غزل بر طلب فحش و لهو
بی هنران را بدل آیت است.ناصرخسرو.آیتی آمده در این بشما
گرچه امروز وقت آیت نیست.مسعودسعد.تا یکی نان بسائلی به نداد
هجده آیت خداش نفرستاد.سنائی.هست در تنزیل بر تصدیق این معنی دلیل
آیت ان لیس للانسان الا ما سعی.عبدالواسع جبلی.سعدی شیرین سخن این همه شور از کجاست
شاهد ما آیتیست وینهمه تفسیر او.سعدی.سعادت ازلی و شقاوت ابدی
دو آیتند بر اوراق آسمان مسطور.سلمان ساوجی. || عجیبه. اُعجوبه: و امیر مسعود در این باب آیتی بود و او را در این باب دقایق بسیار است. ( تاریخ بیهقی ). جدّه ای بود مرا... و با این چیزهای پاکیزه ساختی از خوردنی و شربتها بغایت نیکو و اندر آن آیتی بود. ( تاریخ بیهقی ). || رسالت. || عبرت. || شخص. کالبد. || جماعت.
- آیت مرد؛ رهط او. قوم او.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. معجز، معجزه.
۳. [قدیمی، مجاز] مرد بزرگ و چیز عجیب.
۴. [مجاز] دلیل، حجت.
۵. هریک از جمله های قرآن.
فرهنگ فارسی
نشان، نشانه، علامت، معجز، معجزه، دلیل، حجت، مردبزرگ وچیزعجیب، هریک ازجمله های قر آن، آیه
ئیت ایت علامت مصدر است
فرهنگ اسم ها
معنی: نشانه، علامت، آیه، [واژه ی آیت و آیه هر دو از نظر معنی یکسان هستند اما با توجه به موسیقی واژه ها، فراوانی و عرف نامگذاری آیت برای پسران و آیه برای دختران انتخاب می گردد]، علامت آیه ( واژه ی آیت و آیه هر دو از نظر معنی یکسان هستند اما با توجه به موسیقی واژه ها، فراوانی و عرف نامگذاری آیت برای پسران و آیه برای دختران انتخاب می گردد )، شخص برجسته و شاخص، شخص بسیار زیبا رو
دانشنامه عمومی
ویکی واژه
معجزه.
دلیل، برهان.
هر یک از جملههای قرآن که با هم تشکیل یک سوره را مید
اعجوبه.
عبرت.
آیات.
جمله سازی با آیت
آنجا که دانش تو نهد رسم تقویت ای آیت شعور تو نازل بشان علم
آیت معرفتش بر دل سوزان خواندم کله مغفرتش بر سر دروا دیدم