افسردگی

افسردگی

در روان‌شناسی، افسردگی به عنوان یک حالت روحی یا روانی شناخته می‌شود که با نشانه‌هایی نظیر غم، خمودگی و کاهش توانایی لذت بردن از زندگی همراه است. افراد مبتلا به آن معمولاً یکی یا چند مورد از حالات زیر را تجربه می‌کنند: احساس گرفتگی، ناامیدی یا بدبینی؛ احساس حقارت؛ بی‌علاقگی به زندگی؛ کاهش انرژی و نشاط؛ کندی در تفکر؛ بی‌اشتهایی؛ و خواب آشفته یا بی‌خوابی. این حالت با اندوه ناشی از فقدان عزیزان تفاوت دارد. زمانی که اندوه به واقعیت مربوطه تناسب نداشته باشد و به مدت طولانی ادامه یابد، به عنوان افسردگی شناخته می‌شود. این اختلال شایع‌ترین بیماری روانی است و پزشکان از زمان‌های قدیم، از جمله دوران بقراط که آن را مالیخولیا نامید، به آن توجه داشته‌اند. زنان بیشتر از مردان به افسردگی مبتلا می‌شوند، و در مردان، شیوع آن با افزایش سن افزایش می‌یابد، در حالی که اوج ابتلا در زنان بین ۳۵ تا ۴۵ سالگی است. این حالت علل متعددی دارد. فقدان والدین یا محرومیت‌ها و آسیب‌های دوران کودکی می‌تواند احتمال ابتلا به افسردگی در سنین بالاتر را افزایش دهد. به طور کلی، فشارهای روانی-اجتماعی از عوامل تشدیدکننده این اختلال هستند، اما مکانیسم‌های زیست‌شیمیایی نیز در بروز آن نقش دارند. مهم‌ترین عامل زیستی، اختلال در ترشح هورمون‌ها است.

لغت نامه دهخدا

افسردگی. [ اَ س ُ دَ / دِ ] ( حامص ) انجماد و بستگی. ( آنندراج ). انجماد. ( ناظم الاطباء ). فسردگی. جمود. بستگی. خدوک. ( یادداشت مؤلف ):
ابر که جانداروی پژمردگیست
هم قدری بلغم افسردگی است.نظامی.بکار اندر آی این چه پژمردگیست
که پایان بیکاری افسردگیست.نظامی. || غم و اندوه. ملال. بیحالی. حالتی واسطه میان غم و اندوه: یک حالت نشاط و شادی است و دیگر حالت غم و اندوه، اما وقتی که غم و شادی و انتعاش طبیعت نبود و غم و مکروهی هم عارض نگردیده باشد این حالت بین بین را افسردگی گویند. ( از خیرالمدققین از آنندراج ).
- افسردگی کشیدن؛ غصه خوردن. اندوه بردن. بیحال شدن:
همچو نرگس تازه دارد رنگ مخموری مرا
میکشم افسردگی هرگه خمار آخر شود.ملامفید ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

۱. دلتنگی.
۲. پژمردگی.
۳. (روان شناسی ) نوعی بیماری روانی که باعث اختلال در اوضاع اجتماعی و فردی شخص می شود و از نشانه های آن اضطراب، کاهش اشتها، بی خوابی و غیره است.

فرهنگ فارسی

۱ - پژمردگی. ۲ - اندوهگینی. ۳ - انجماد.۴ - دلسردی.

فرهنگستان زبان و ادب

{depression} [روان شناسی] حالتی روانی با مشخصه های احساس خستگی و غمگینی و تنهایی و یأس

دانشنامه عمومی

افسردگی (حالت). افسردگی حالتی خلقی شامل بی حوصلگی و گریز از فعالیت یا بی علاقگی و بی میلی است و می تواند بر افکار، رفتار، احساسات و خوشی و تندرستی یک فرد تأثیر بگذارد. وهمچنین گفت وگوهای ذهنی به وجود می آورد
افراد افسرده هم می توانند احساس ناراحتی، اضطراب، پوچی، ناامیدی، درماندگی، بی ارزشی، شرمساری یا بی قراری داشته باشند. ممکن است آن ها اشتیاق خود در انجام فعالیت هایی که زمانی برایشان لذت بخش بوده از دست بدهند، نسبت به غذا بی میل و کم اشتها شوند، تمرکز خود را از دست بدهند، در به خاطر سپردن جزئیات و تصمیم گیری دچار مشکل شوند، در روابط خود به مشکل، برخورد کنند و به خودکشی فکر کرده، قصد آن را داشته باشند و حتی خودکشی کنند. اختلال افسردگی، ممکن است که باعث بی خوابی، خواب زیاد، احساس خستگی و کوفتگی، مشکلات گوارشی، یا کاهش انرژی بدن شود.
افسردگی یکی از ویژگی های برخی از نشانگان روانی از جمله، اختلال افسردگی اساسی است؛ اما ممکن است که یک واکنش طبیعی به رویدادهای زندگی، مانند مرگ نزدیکان، اثرات بیماری های بدنی یا عوارض جانبی مصرف بعضی از داروها و درمان های پزشکی باشد، البته تا هنگامی که این حالت در یک مدت زمان طولانی، باقی نمانده باشد. یک تشخیص راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی، افسردگی به شکل یک عادت - که فرد می تواند به عنوان بخشی از زندگی خود تجربه کند - را متمایز می کند.
یکی از مهم ترین اختلالات افسردگی به ویژه در وضعیت پیشرفته، ازدست دادن قدرت تفکر سالم، راحت، خلاقانه یا حتی درست تمرکز کردن است که در مراتب بالاتر و در افسردگی های حاد، اختلال تشدید می شود و باعث مواردی مثل جنون می شود.
شکل دیگری از این حالت افسردگی فصلی است، افسردگی فصلی گونه ای اختلال عاطفی است، که ریشه در تغییر فصول دارد. معمولاً افراد در فصل های به خصوصی به ویژه در پاییز، زمستان و بهار دچار عوارض ناشی از آن می شوند. افسردگی فصلی گونه ای اختلال عاطفی است، که ریشه در تغییر فصول دارد. معمولاً افراد در فصل های به خصوصی به ویژه در پاییز، زمستان و بهار دچار عوارض ناشی از آن می شوند
همچنین افسردگی را می توان در نتیجه تضعیف ذهن در برابر حل مسائل، ارائه فلسفه ها و… برای کنار آمدن با مشکلات روح باشد که ذهن اصطلاحاً تسلیم می شود و دیگر امیدی ندارد ودر نتیجه افسردگی حاصل می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

افسردگی (depression)
در روان شناسی، روحیه یا حالتی روحی با نشانه هایی همچون غمگینی، خمودگی، و کاهش توانایی لذت بردن از زندگی. شخص افسرده معمولاً یک یا چند حالت زیر را تجربه می کند: گرفتگی، نومیدی، یا بدبینی؛ احساس حقارت؛ بی علاقگی به زندگی؛ کاهش تحرک و نشاط؛ کندکاری ذهنی؛ بی اشتهایی؛ و خواب آشفته یا بی خوابی. افسردگی با اندوه ناشی از فقدان عزیزان متفاوت است. هنگامی که اندوه با واقعۀ سبب آن متناسب نباشد، و بیش از حد ماندگار شود، افسردگی به شمار می آید. افسردگی شایع ترین بیماری روانی است و پزشکان از قدیم، دست کم از زمان بقراط که آن را مالیخولیا نامید، به این اختلال توجه داشته اند. زنان بیشتر از مردان به آن دچار می شوند. در مردان بسامد آن با افزایش سن بالا می رود، حال آن که اوج آن در زنان بین ۳۵ تا ۴۵سالگی است. افسردگی علت های بسیار دارد. فقدان والدین یا محرومیت ها و آسیب های دورۀ کودکی بر احتمال ابتلا به افسردگی در سنین بالاتر می افزاید. به طور کلی فشارهای روانی ـ اجتماعی از عوامل تشدیدکنندۀ آن است، اما سازوکارهای زیست شیمیایی نیز در بروز آن دخالت دارد. مهم ترین عامل زیستی، اختلال در ترشح یک یا چند مونوآمین طبیعی در مغز است که نوراپی نفرین و سِروتونین مهم ترین آن ها به شمار می آیند. افسردگی پس از زایمان در زنان شایع است و احتمال دارد دوره های افسردگی در تناوب با دوره های سرخوشی زیاد، خوشحالی بیش از حد، و اعتماد به نفس بالا دیده شود. این دوره اصطلاحاً مرحلۀ شیدایی و اختلال شیدایی ـ افسردگی یا اختلال دوقطبی نامیده می شود. اختلال شیدایی ـ افسردگی حالتی است که در آن خُلق وخوی بیمار مکرراً از حالتی افراطی به حالت دیگر تبدیل شود. هریک از حالت های خُلقی ممکن است هفته ها یا ماه ها ادامه یابد. معمولاً مرحلۀ افسردگی طولانی تر از مرحلۀ شیدایی است. از سه روش درمان اصلی افسردگی، دو روش روان درمانی و دارودرمانی بیشتر کاربرد دارد. در روان درمانی ضمن حمایت عاطفی از بیمار، از فشارهای روانی منشأ بیماری جلوگیری به عمل می آید. دارودرمانی مستقیماً بر شیمی مغز اثر می گذارد و با داروهای ضد افسردگی در مغز تعادل شیمیایی برقرار می شود. دربارۀ افسردگی های حاد که باید به سرعت درمان شود، دادن شوک برقی سودمند است. در این روش درمانی، با گذراندن جریان برق از مغز بیمار به او تشنج می دهند. در بسیاری از موارد، از تلفیق روان درمانی با یکی از دو روش دیگر بهترین نتیجه حاصل می شود.

ویکی واژه

depressione
esaurimento

جملاتی از کلمه افسردگی

افسردگی از طینت من رنگ نگیرد چون‌کاغذ آتش زده‌ام بال و پر داغ
افسردگی زم و زمان را گرفته است فرقی میان پیر و جوان زمانه نیست
دوزخ افسردگی وظلمت جهلست مدام جنت آنست که دل عشق وولایی دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم