بزاز در زبان فارسی به معنای فروشنده پارچه یا فروشنده لباس است. این واژه به به افرادی اشاره دارد که در زمینه فروش انواع پارچهها، لباسها و پوشاک فعالیت میکنند. آنها با خیاطان و تولیدکنندگان لباس متفاوت هستند. در حالی که خیاطان به دوخت و تولید لباس میپردازند، بزازها به فروش و توزیع آنها توجه دارند.
تاریخچه:
در تاریخ ایران، بزازها نقش مهمی در تجارت و بازرگانی داشتهاند. آنها در بازارهای سنتی و محلی فعالیت میکردند و به عنوان واسطهای بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان عمل میکردند.
نقش در جامعه:
آنها نه تنها به فروش پارچه و لباس میپردازند، بلکه اطلاعاتی درباره انواع پارچهها، مد روز و سلیقههای مشتریان نیز دارند. آنها میتوانند به مشتریان در انتخاب بهترین گزینهها کمک کنند. بزازها در بازارهای محلی، فروشگاههای پوشاک و مراکز خرید فعالیت میکنند. برخی از آنها ممکن است دارای فروشگاههای آنلاین نیز باشند.
بزاز. [ ب َزْ زا ] ( ع ص، اِ ) جامه فروش، چرا که بَزّ بعربی جامه را گویند. ( از غیاث اللغات از کشف و مؤید ). جامه و متاع فروش. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). جامه و متاع فروش و آنکه پارچه های پنبه ای مانند چیت وچلوار و جز آن می فروشد. ( ناظم الاطباء ):
سائل از بخشش تو گشت شریک صراف
زائر از خلعت تو هست ردیف بزاز.فرخی.آب جوئی و سقا را چو سفالست دهان
جامه خواهی تو و شلوار ندارد بزاز.ناصرخسرو.بخوی خوب چو دیبا و چو عنبر شو
گرچه در شهر نه بزاز و نه عطاری.ناصرخسرو.خواهنده مغربی در صف بزازان حلب میگفت... ( گلستان ). مجلس وعظ چون کلبه بزاز است آنجا تا نقدی نبری بضاعتی نستانی. ( گلستان ).
دی گفت بدستار بزرگی بزاز
در چارسوی رخت مزاد شیراز.نظام قاری ( دیوان ص 123 ).بزاز رخت تا تو نرنجی ز بیش و کم
بر تنگ را گشوده و کتان فراخ و تنگ.نظام قاری ( دیوان ص 19 ).
بزاز. [ ب َ ] ( اِ ) تسمه چرمی و بند کفش. ( ناظم الاطباء ).
بزاز. [ ب ُ ] ( اِ ) خانه درودگران یا کفش فروشان. ( ناظم الاطباء ).
بزاز. [ ب َزْ زا ] ( اِخ ) شهرکیست میان مذار و بصره در کنار شهر میسان. ( از معجم البلدان ).
بزاز.[ ب َزْ زا ] ( اِخ ) حسن بن حسین. از شعرا و علمای موصل است. رجوع به الاعلام زرکلی و معجم المطبوعات شود.
(بَ زّ ) [ ع. ] (ص. ) پارچه فروش، جامه - فروش.
پارچه فروش، کسی که انواع پارچه های پشمی و نخی می فروشد.
پارچه فروش، کسی که انواع پارچه های پشمی ونخی را، میفروشد
( صفت ) کسی که انواع پارچه را فروشد جامه فروش پارچه فروش.
شهر کیست میان مذار و بصره در کنار شهر میسان.
[ویکی فقه] بزاز (ابهام زدایی). بزاز ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • احمد بن عمرو بزاز، بزّاز، احمد بن عمرو، از محدّثان قرن سوم عراق• حسن بن احمد بزاز، ابوعلی حسن بن احمد بن ابراهیم بن شاذان، محدث و متکلم اشعری قرن چهارم و پنجم• عبدالرحمان بزاز، بَزّاز، عبدالرحمان، (۱۳۳۱ـ۱۳۹۳/ ۱۲۹۱ـ۱۳۵۲ش) حقوقدان، سیاستمدار و نویسنده عراقی• محمد بن ابراهیم بزاز بغدادی، ابوحمزه محمد بن ابراهیم بزاز بغدادی، از صوفیان قرن سوم
پارچه فروش، جامه - فروش.
💡 کهسار که چون رزمهٔ بزاز بد اکنون گر بنگری از کلبهٔ نداف ندانیش
💡 در سرزمینهای انگلیسیزبان، ال فرانسوی برابر ۶/۴، ال انگلیسی برابر ۵/۴ و ال فلمیسی برابر ۳/۴ یارد هستند. در گذشته از ال در خیاطی و بزازی اروپای غربی استفاده میشده است.
💡 ذرع معمول و متداول، که تا این اواخر در میان پارچهفروشان و بزازهای بازار متداول بود و میلهای نیز به همین نام داشتهاند، برابر با ۱۰۴ سانتیمتر است. هنوز هم معروف هست که هر ذرع معادل ۱۰۴ سانتیمتر میباشد.
💡 ابن بزاز عارف و نویسندهٔ سدهٔ هشتم و نویسندهٔ کتاب صفوةالصفا است که در آن سرگذشت شیخ صفیالدین اردبیلی و خانوادهٔ او را روایت کردهاست. در فصل چهارم از این کتاب که در سال ۷۵۹ هجری قمری نوشته شدهاست، داستان دیدار و صحبت شیخ صفی با سعدی تشریح شدهاست.