اجیر

اجیر به معنای فردی است که به منظور انجام یک کار مشخص، مسئولیت آن را بر عهده می‌گیرد و در ازای این انجام وظیفه، مزدی دریافت می‌کند. پیشیار نیز به نوعی به فردی اطلاق می‌شود که در کنار دیگران به انجام وظایف معین کمک می‌کند. این افراد به واسطه مهارت‌ها و توانایی‌های خاص خود، می‌توانند در زمینه‌های مختلف فعالیت کنند و در قبال خدمات خود، مزدی دریافت نمایند. در واقع، این نوع همکاری یک رابطه‌ متقابل است که در آن، فرد متعهد به انجام کار و طرف مقابل متعهد به پرداخت حق‌الزحمه است. این مفهوم در بسیاری از حوزه‌ها اعم از کارگری، خدمات و حتی مشاوره‌ها به کار می‌رود و نقش مهمی در اقتصاد و بازار کار ایفا می‌کند.

لغت نامه دهخدا

اجیر. [ اَ ] ( ع ص، اِ ) مزدور. ( غیاث ) ( مؤید ). پیشیار. مزدبگیر. شخصی که انجام عملی را متعهد میشود در برابر مزدی.
- اجیر خاص؛ اجیری که متعهد میشود عملی را شخصاً در مدت معین انجام دهد. اجیر خاص حق ندارد که برای شخص دیگری غیر از مستأجر عملی را انجام دهد، و در صورت تخلف مستأجر حق خواهد داشت که عقد اجاره را فسخ و یاتعهد اجیر را لغو و اجرةالمثل عمل انجام نشده را مطالبه و یا به اخذ منافع حاصل از عمل اجیر قناعت نماید.
- اجیر شدن؛ مزدور شدن.
- اجیر کردن؛ مزدورکردن. بمزدوری گرفتن. مزد کردن. رجوع به مزد کردن شود.
- اجیر مطلق؛ اجیری که انجام عملی را متعهد میشود در مدت معین، ولی بدون تعهد مباشرت یا با تعهد اجیر، ولی بدون تعیین مدت یابدون هیچیک از آنها. اجیر مطلق بر خلاف اجیر خاص میتواند عملی را غیر از عمل تعهدشده انجام دهد، مگر در صورتی که عمل مزبور منافی با عمل تعهدشده باشد که دراین مورد ممنوع است.
مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: اجیر، فعیل بمعنی فاعل است، یعنی دریافت کننده اجرت. و چنین کس را مستأجر بفتح جیم نیز مینامند و اجیر در اصطلاح شرع بر دو گونه باشد: یکی اجیر مشترک، در این صورت صیغه مشترک را مصدر میمی منظور دارند و بصورت اضافه تلفظ کنند. و گاهی همان کلمه را صفت منظور و کلمه مرکب را بصورت صفت و موصوف خوانند. و این قسم اجیر اجیری است که پیمان و قرارداد را روی عمل و کار مخصوص او می بندند. و در این صورت معقودعلیه عمل خواهد بود و اجیر استحقاق اجرت خواهد یافت و چنین اجیری مجاز است که برای دیگران نیز کار کند و بهمین جهة او را مشترک نامند. مانند قصار و غیره. دیگری اجیر خاص باشد، و او آن کس است که پیمان را بطور مطلق روی منافع او می بندند. و او استحقاق دریافت اجرت پیدا خواهد کرد، در صورتی که در مدت عقد پیمان اجاره خود را تسلیم مستأجر کند ولو آنکه برای او کاری هم صورت ندهد. و همچنین اجیر را اجیر وَحْد بسکون حاء مهمله نیز نامند و از وَحد، وحدت خواهند. یا اجیر وَحَد بفتح حاء خوانند و از وَحد، واحد در نظر گیرند، یعنی اجیر یگانه مستأجر. بنابراین اجیر مشترک در هر دو صورت ترکیب اضافی باشد. ( خلاصه ٔآنچه در جامعالرموز و غیر آن از شروح مختصر الوقایه است ). ج، اُجَراء.
اجیر. [ اَ ] ( اِخ ) یا اجیرالأجیر. سمعانی در انساب آرد: ماعرفت بهذا الوصف احداً الا فی تاریخ نسف من جمیع ابی العباس المستغفری قال اجیرالأجیر غیر منسوب الیه کان اجیر طفیل بن زید التمیمی فی بیته ادرک محمدبن اسماعیل البخاری حین قدم نسف روی عنه ابویعلی عبدالمؤمن بن خلف حکایات عن طفیل بن زید منها ما وجدت بخط ابی یعلی علی ظهر کتاب الجامع الذی کان عنده بخط جمادبن شرات ( ؟ ) شاکر سمعت اجیرالأجیر یقول سمعت جدّک طفیل بن زید یقول قلت لمحمدبن اسماعیل کان البیکندی محمدبن سلام یقول ینبغی ثلاث تسبیحات فی الصلوة یعنی فی الرکوع والسجود فقال محمد عندی حیث اذا وضع رأسه للسجود و استمکن جاز.

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع. ] (ص. ) مزدور، مزد بگیر.

فرهنگ عمید

کسی که با گرفتن دستمزد برای دیگری کار می کند، مزدور، مزدگیر.

فرهنگ فارسی

مزدور، مزدگیر، کسی که باگرفتن دستمزدبرای دیگری کاربکند
( صفت ) مزدور مزد بگیر شخصی که بانجام رسانیدن کاری را متعهد میشود در برابر مزدی.

فرهنگ اسم ها

اسم: آجیر (پسر) (فارسی) (تلفظ: ajir) (فارسی: آجیر) (انگلیسی: ajir)
معنی: محتاط، کوشا، آژیر، در گویش خراسان به معنی محتاط

جملاتی از کلمه اجیر

به بحر و بر ز قطاران محملش افلاک به روز و شب ز اجیران مطبخش ارکان
زنی شوهرش گر اجیرش شود بگوهمرهش روبه هر جا رود
اجیرش نمائی مجیرش شوی چوافتد ز پا دستگیرش شوی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم