اربعه

کلمه اربعه در زبان عربی به معنای چهار است و به‌طور خاص به چهار چیز یا چهار مورد اشاره دارد. این واژه در متون دینی، فلسفی و علمی به کار می‌رود و در بسیاری از موارد به تعداد یا گروه‌های چهارگانه اشاره دارد. در ادبیات اسلامی، این کلمه به ویژه در زمینه‌های مختلف فقه و تاریخ به چشم می‌خورد. به عنوان مثال، در برخی از متون دینی به چهار خلیفه راشدین اشاره شده است که در تاریخ اسلام از اهمیت زیادی برخوردارند. همچنین، در علوم مختلف مانند ریاضیات و فلسفه، مفهوم چهار به‌عنوان یک عدد بنیادی و پایه‌ای به شمار می‌آید. از این رو، شناخت و درک معنای این کلمه می‌تواند به ما در فهم بهتر متون و مباحث مرتبط کمک کند. به‌ویژه در فرهنگی که عدد چهار نماد توازن و کمال است، این واژه بار معنایی عمیقی دارد و می‌تواند در تحلیل‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد.

لغت نامه دهخدا

( اربعة ) اربعة. [ اَ ب َ ع َ ] ( ع عدد، ص، اِ ) چهار. اربع. || چهارگانه

فرهنگ معین

(اَ بَ عَ ) [ ع. اربعة ] ( اِ. ) ۱ - اربع، چهار. ۲ - چهار مرد. ۳ - چهارگانه.

فرهنگ عمید

چهارگانه: عناصر اربعه.

فرهنگ فارسی

چهار، چهارمرد
۱ - اربع چهار. ۲ - چهار مرد. ۳ - چهارگانه. یا آبائ اربعه. یا اخط اربعه.
نام چهار ناحیه بود

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ربع (۲۲ بار)

جملاتی از کلمه اربعه

اربعه مثل نسور الربی سدره نشین از غمشان آتشین
از بهر اتفاق طبایع بماند یاد تریاق اربعه ز حکیمان باستان
ز عهد عدل تو گر کسب اعتدال کنند فصول اربعه در چار باغ چار ارکان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم