بدنهاد

بد نهاد به کسی گفته می شود که ذات یا سرشت بدو و ناپسندی دارد. این واژه معمولا برای توصیف افراد با نیت های بد، اخلاق ناپسند یا رفتارهای منفی به کار می رود.

به خواری و زاری بساری فتاد از اندیشهٔ کژ وز بدنهاد

همان تنبل آن جادوی بدنهاد بر من فرستش به مانند باد

گرچه من بدنهاد و بدگهرم شاکرم چون در این نهاد توی

سست خندید و بگفت ای بدنهاد زانک دانی ایزدت توبه دهاد

لغت نامه دهخدا

بدنهاد. [ ب َ ن ِ / ن َ ] ( ص مرکب ) بدگهر و بدسرشت. ( آنندراج ). خائن و نمک بحرام و مفسد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. بدسرشت، بدبنیاد، بدطینت.
۲. نانجیب.

فرهنگ فارسی

بدسرشت، بدبنیاد، بدطینت، نانجیب
( صفت ) بد سرشت بد طینت بد ذات.

جملاتی از کلمه بدنهاد

اگر زمانه چنین بدنهاد شد با من کجا شدند مرا دوستان نیک نهاد
گاه شباب کام جوانی نیافتم از غدر و غمز و غفلت پیران بدنهاد
هیچکس نیست که با هیچکسش میلی نیست بدنهادست که سر بر قدمی ننهادست
به دل گفت سام نریمان‌نژاد شگفتی بلائیست این بدنهاد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم