آموخته

کلمه آموخته  در زبان فارسی به معنای چیزی است که یاد گرفته شده است. این واژه از ریشه آموختن به معنای یادگیری و کسب دانش یا مهارت نشأت می‌گیرد. این واژه به طور صحیح با حروف فارسی نوشته می‌شود و ممکن است در متن‌های مختلف بسته به ساختار جملات به کار رود. این کلمه می‌تواند به عنوان اسم، صفت یا قید در جملات مورد استفاده قرار گیرد. توجه به تطابق آن با فعل‌ها و جملات ضروری است. همچنین، این کلمه می‌تواند معانی متفاوتی در بافت‌های مختلف داشته باشد. این واژه می‌تواند در متون رسمی مانند مقالات علمی و ادبیات و همچنین در مکاتبات روزمره و غیررسمی به کار رود.

لغت نامه دهخدا

( آموخته ) آموخته. [ ت َ / ت ِ ] ( ن مف / نف ) آمُخته. یادگرفته. متعلِّم. || فرهخته. مؤدَّب. || مدرَّب. دست آموز. رام شده.مأنوس. مربّی ̍. خوگر. خوگرفته. معتاد

فرهنگ معین

( آموخته ) (تِ ) (ص مف. )۱ - یاد گرفته، تعلیم گرفته. ۲ - مؤدب، فرهیخته. ۳ - عادت کرده. ۴ - دست آموز. ۵ - مطیع.

فرهنگ عمید

( آموخته ) ۱. یادگرفته، تعلیم گرفته.
۲. آنچه کسی یادگرفته باشد.

فرهنگ فارسی

( آموخته ) ( اسم ) ۱ - یاد گرفته تعلیم گرفته. ۲ - موئ دب فرهخته. ۳ - معتاد خوگر. ۴ - رام شده مائ نوس دست آموز.

ویکی واژه

ویژگی آنچه یاد گرفته شده است. آمخته.
(قدیم): تعلیم یافته، یاد گرفته، دست‌آموز. مؤدب، فرهیخته. عادت کرده، مطلع.

جملاتی از کلمه آموخته

منت زلف مکش دل چو گرفتار تو شد رشته حاجت نبود طایر آموخته را
شیخ گفتش چیست سنگ و سوخته گفت تا گردانمت آموخته
کاریس دانش‌آموخته دانشگاه علوم زیستی استونی است در سال ۱۹۹۹ استاد دانشگاه شده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم