کلمه آموخته در زبان فارسی به معنای چیزی است که یاد گرفته شده است. این واژه از ریشه آموختن به معنای یادگیری و کسب دانش یا مهارت نشأت میگیرد. این واژه به طور صحیح با حروف فارسی نوشته میشود و ممکن است در متنهای مختلف بسته به ساختار جملات به کار رود. این کلمه میتواند به عنوان اسم، صفت یا قید در جملات مورد استفاده قرار گیرد. توجه به تطابق آن با فعلها و جملات ضروری است. همچنین، این کلمه میتواند معانی متفاوتی در بافتهای مختلف داشته باشد. این واژه میتواند در متون رسمی مانند مقالات علمی و ادبیات و همچنین در مکاتبات روزمره و غیررسمی به کار رود.
آموخته
لغت نامه دهخدا
( آموخته ) آموخته. [ ت َ / ت ِ ] ( ن مف / نف ) آمُخته. یادگرفته. متعلِّم. || فرهخته. مؤدَّب. || مدرَّب. دست آموز. رام شده.مأنوس. مربّی ̍. خوگر. خوگرفته. معتاد
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. آنچه کسی یادگرفته باشد.
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
(قدیم): تعلیم یافته، یاد گرفته، دستآموز. مؤدب، فرهیخته. عادت کرده، مطلع.
جملاتی از کلمه آموخته
منت زلف مکش دل چو گرفتار تو شد رشته حاجت نبود طایر آموخته را
شیخ گفتش چیست سنگ و سوخته گفت تا گردانمت آموخته
کاریس دانشآموخته دانشگاه علوم زیستی استونی است در سال ۱۹۹۹ استاد دانشگاه شدهاست.