برافراشتن

کلمه برافراشتن به معنای بلند کردن، به اهتزاز درآوردن یا بالا بردن چیزی به طور عمومی استفاده می‌شود. این واژه به معنای نمایان کردن یا بالا بردن اشیاء است و معمولاً برای توصیف اقداماتی مانند بلند کردن پرچم، بنر یا نمادهای دیگر به کار می‌رود. این فعل در اشکال مختلف صرف می‌شود و به راحتی می‌توان آن را در جملات مختلف به کار برد. هنگام استفاده از این کلمه، توجه به حروف اضافه مناسب ضروری است؛ معمولاً از حروف اضافه به یا با استفاده می‌شود. همچنین، مانند سایر جملات فارسی، رعایت قواعد نقطه‌گذاری، استفاده از حروف بزرگ در ابتدای جملات و انتخاب واژه‌های مناسب اهمیت دارد. گاهی اوقات این کلمه به صورت مجازی نیز به کار می‌رود.

لغت نامه دهخدا

برافراشتن. [ ب َ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) برافراختن. افراشتن. بالا بردن. بلند کردن. ( ناظم الاطباء ). ترفیع:
بصدمردش از جای برداشتی
ز هامون بگردون برافراشتی.فردوسی.|| تشیید. شید. برافراشتن بنا. ( ترجمان القرآن ): و پادشاهان محتشم را حث باید کرد بر برافراشتن بناء... ( تاریخ بیهقی ). رجوع به افراشتن شود.

فرهنگ معین

( ~. اَ تَ ) (مص م. ) ۱ - بالا بردن پرچم. ۲ - بنا کردن ساختمان.

فرهنگ عمید

= افراشتن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- بلند کردن ( درفش ورایت ). ۲- بنا کردن ساختمان و بر آوردن آن. یا برافراشتن آواز. بلند کردن آواز.

ویکی واژه

به‌اهتزاز درآوردن، افراشتن، بالا بردن، بلند کردن
برپا کردن، استوار کردن

جملاتی از کلمه برافراشتن

علم ها ز هر سو برافراشتند همه رزمرا بزم پنداشتند
به انصاف گردن برافراشتند به تحسین او بانگ برداشتند
علم ها به گردون برافراشتند به دارای دژ نعره برداشتند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم