اعجاز

اعجاز یک واژه عربی است که به معنای «چیزی که فراتر از توانایی‌های انسانی است» یا «عملی که نمی‌تواند توسط انسان‌ها تکرار شود» به کار می‌رود. این اصطلاح به ویژه در متون دینی و فلسفی به کار می‌رود و به معجزاتی اشاره می‌کند که به وسیله پیامبران یا شخصیت‌های مذهبی انجام شده‌اند.

تعریف و مفهوم

اعجاز به معنای ایجاد امری است که به طور طبیعی نمی‌تواند انجام شود و به طور معمول، در زمینه دین به معجزات اشاره دارد. این معجزات به عنوان نشانه‌هایی از قدرت الهی و تأیید پیامبران تلقی می‌شوند.

انواع اعجاز

علمی: معجزاتی که با علم و دانش بشر تناسب دارند و پیش‌بینی‌های علمی را شامل می‌شوند.

ادبی: مربوط به زیبایی و بلاغت متن، که در قرآن به طور ویژه‌ای مورد توجه قرار گرفته است.

تاریخی: رخدادهایی که در تاریخ بشر و در زمان معجزات پیامبران به وقوع پیوسته و به عنوان نشانه‌ای از صداقت آنها شناخته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

اعجاز. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ عَجز. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). ج ِ عَجز، عُجز و عِجز. ( منتهی الارب ). ج ِ عَجز، عُجز، عِجز، عَجُز و عَجِز، بمعنی مؤخرهر چیز و مؤنث و مذکر در وی یکسان بود. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مفردهای کلمه شود. || اعجازالنخل بیخهای خرمابنان. ( از منتهی الارب ). ریشه های درخت خرما. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). || رکوب الرجل فی الطلب اعجازالابل؛ مرتکب خواری و سختی گردیدن و صبر نمودن بر تکلیف و مشقت و بر محرومی از حق خود و تقدم دیگری بر وی و کوشش کردن در طلب چیزی. یقال: رکب فی الطلب اعجازالابل؛ مرتکب خواری و سختی گردید و... ( از منتهی الارب ).
اعجاز. [ اِ ] ( ع مص ) عاجز کردن. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). عاجز کردن کسی را. ( از منتخب و غیر آن از غیاث اللغات ) ( مؤید الفضلاء ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ). ناتوان گردانیدن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). عاجز ساختن کسی را. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). || عاجز یافتن کسی را. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). ناتوان یافتن کسی را. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). عاجز یافتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مؤید الفضلاء ). || درگذشتن چیزی از کسی و فوت کردن آن، یقال: اعجزه الشی ٔ؛ درگذشت آن چیز از وی و فوت کرد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). فوت کردن چیزی از کسی. ( از اقرب الموارد ). درگذشتن چیزی از کسی و ناتوان ماندن از آن. ( از متن اللغة ). || خرق عادتی که از نبیی ظاهر شود چرا که کافران از دیدن آن عاجز میگردند. ( از منتخب از غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || در اصطلاح شرع، کاری است خلاف عادت، ترک باشد یا فعل بشرط پیش خواندن خصم در برابری و پیروز گردیدن در آن بطوری که مثل آن نتوانند آورد. و اینکه فعل یا ترک گفتیم بدان جهت است که معجزه همانطور که به اتیان کار غیرعادی بعمل آید همچنین در ترک امر معتاد صورت پذیرد مثل اینکه از خوردن غذا در مدتی غیرمعتاد خودداری کند در حالی که تندرستی و زندگانی خود را حفظ نماید و مقصود از پیش خواندن خصم آن است که او را برای معارضه کردن در کاری که دلیل پیامبری خود میداند دعوت نماید و ناچار باید خرق عادت موافق و مثبت مدعا باشد، چه اگر موافق نباشد دلالتی بر اثبات مدعا ندارد. بنابراین دهانه، یعنی بسخن آمدن جمادات بدان صورت که مدعی را کذاب و دروغ پرداز خواند، معجزه نتواند بود زیرا که موافق با ادعا نیست بلکه مخالف آن است و همچنین ارهاص و کرامت معجزه نیستند چون مقرون به ادعا نمی باشند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). و برای تفصیل بیشتر به کتاب فوق رجوع شود. || ( اِمص ) عاجزشدگی. ناتوان یافتگی. مأیوسی و ناامیدی. حیرت و آشفتگی. کار دشوار و کار عجیب. کرامت و معجزه.فرجود و چمراس. ( ناظم الاطباء ). معجزه. دشواری شگفت.شگفتی. آیت. آیه. ( یادداشت بخط مؤلف ):

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع. ] ۱ - (مص م. ) عاجز ساختن. ۲ - کار دشوار و خلاف عادت انجام دادن. ۳ - (اِمص. ) عجز، ناتوانی.

فرهنگ فارسی

عاجزساختن، ناتوان گردانیدن، انجام دادن کاری که دیگران از آن عاجزباشند
۱ - ( مصدر ) عاجز ساختن ناتوان گردانیدن. ۲ - انجام دادن کاری که دیگران از آن عاجز باشند. ۳ - ( مصدر ) عاجز شدن ناتوان گردیدن. ۴ - ( اسم ) عجز ناتوانی. ۵ - ( اسم ) امری خارق عادت که دیگران از آوردن آن عاجز باشند. معجزه. جمع: اعجازات.
ملا عطا. وی یکی از فصحای شعری هرات است.

فرهنگ اسم ها

اسم: اعجاز (پسر) (عربی) (تلفظ: ejaz) (فارسی: اعجاز) (انگلیسی: ejaz)
معنی: معجزه

جملاتی از کلمه اعجاز

در سال ۱۹۷۲ میلادی رشاد خلیفه مقاله‌ای منتشر کرد به‌نام «عدد ۱۹، معجزه عددی در قرآن» و پس از آن در کتاب خود نظریه خود را مبنی بر کشف یک رابطه ریاضی در تعداد سوره‌ها، آیه‌ها، واژه‌ها و حروف کتاب قرآن را رونمایی کرد. او انگیزه خود را اثبات اعجاز و غیر بشری بودن قرآن خواند تا بدین ترتیب اثبات کند قرآن همانند انجیل نوشته دست بشر نیست و انشای خداوند است.
قرآن بر تمام جنبه‌های زندگی مسلمانان نفوذ کرده‌است. ضرب‌المثل‌های قرآنی نه‌تنها در زبان عربی، بلکه در زبان مسلمانان غیرعرب نیز راه یافته‌اند. علوم قرآنی شامل بررسی تنزیل قرآن، شأن نزول، تلاوت، وجوه زبانی، تفسیر، اعجاز و تاریخ می‌شود. قرآن در عصر حاضر از زوایای مختلفی، مثل دیدگاهش دربارهٔ زنان یا روا داشتن خشونت نسبت به غیرمسلمانان، با انتقادات متعددی روبه‌رو شده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم