استاد

استاد

کلمه استاد به معنای فردی است که در یک زمینه خاص دانش و مهارت فراوانی دارد و به دیگران آموزش می‌دهد. این واژه از زبان عربی آمده و در فارسی نیز به کار می‌رود. ریشه این کلمه به معنای استادی و ارشد بودن برمی‌گردد که به مقام علمی و تخصص فرد اشاره دارد. معمولاً به فردی اشاره دارد که در سطوح بالاتر آموزشی، مانند دانشگاه‌ها، تدریس می‌کند و دارای تخصص عمیق‌تری در زمینه خود است. در مقابل، معلم بیشتر به افرادی اطلاق می‌شود که در سطوح ابتدایی و متوسطه به آموزش دانش‌آموزان مشغول هستند. بنابراین، استاد به نوعی نقش آموزشی و پژوهشی بالاتری دارد.

لغت نامه دهخدا

استاد. [ اُ ] ( ص ) ( معرب آن نیز استاد و استاذ ) اوستاد. اُستا. اوستا ( مخفف اوستاد ). ماهر. بامهارت. صاحب مهارت. حاذق. ( دهار ) ( ربنجنی )

فرهنگ معین

( اُ ) [ په. ] (اِ. ص. ) = اوستاد. اوستا. استا: ۱ - آموزنده، معلم، آموزگار. ۲ - مدرس دانشگاه ها. ۳ - حاذق، ماهر، سررشته دار در کاری، چیره دست.،~ علم کردن دزدیدن خیاط ها از سر پارچه.، ~چسک آن که در کار دیگران بی جهت مداخله کند. ۴ - خط یا نق

فرهنگ عمید

۱. کسی که علم یا هنری را به دیگران تعلیم می دهد، آموزگار، آموزنده.
۲. دانا و توانا در علم یا هنری.
۳. معلم عالی رتبۀ دانشگاه، بالاتر از دانشیار.
۴. سرکارگر یا کارفرما در کارگاه صنعتی.
۵. رئیس در برخی از بازی های کودکان.
* استادِسرا: [قدیمی] از مناصب عهد خلفای عباسی که مٲمور رسیدگی و پرداخت مخارج روزانۀ دربار، مطبخ، اسطبل، و وظایف و جیرۀ حواشی بوده، متصدی دخل و خرج سرای.
* استادِدار: [قدیمی] = استادِسرا

فرهنگ فارسی

( اسم ) نزد یونانیان مقیاس طول بوده است برابر ۶٠٠ گام یونانی و معادل ۱۸۵ گز
نقاش با اسلوب و شیوه هلندی

فرهنگستان زبان و ادب

{maestro (it. )} [موسیقی] عنوانی بسیار احترام آمیز در عالم موسیقی که عمدتاً برای رهبران سازگان/ ارکستر، و نیز آهنگسازان و نوازندگان و مدرسان برجسته به کار می رود
استاد

جملاتی از کلمه استاد

آخر از استاد باقی را بپرس یا حریصان جمله کورانند و خرس
استاده اند بر سر پا شعله ها تمام امشب کدام سوخته مهمان آتش است؟
چنانکه راشدی استاد این صناعت کند فضایل آن پیش شه مفسر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم