ارغنون

ارغنون

ارغنون نوعی ساز موسیقی است که در موسیقی سنتی و کلاسیک ایران مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ساز به شکل یک ساز زهی با بدنه‌ای بزرگ و صدای گرم و دلنشین است. ارغنون به عنوان یک ساز ملودیک شناخته می‌شود و می‌تواند در ارکسترها یا به تنهایی نواخته شود.

ارغنون ممکن است به معنای کلی‌تر ساز یا آلت موسیقی نیز به کار رود.

ارغنون همچنین نام یک گل زیبا و زینتی است که در باغ‌ها و فضاهای سبز کاشته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

ارغنون. [ اَ غ َ / اُ غ َ ] ( معرب، اِ ) ( معرب از یونانی ) سازی است مشهور که افلاطون وضع آن کرده است و بعضی گویند ارغنون ترجمه مزامیر است یعنی جمیع سازهای تفننی و بعضی دیگر گویند چون هزار آدمی از پیر و جوان همه بیکبار به آوازهای مخالف یکدیگر چیزی بخوانند، آن حالت را ارغنون خوانند و جمعی دیگر گویند که ارغنون، ساز و آواز هفتاد دختر خواننده و سازنده است که همه یک چیز را بیکبار و به یک آهنگ با هم بخوانند و بنوازند. ( برهان ). و گویند که ارغنون هشت هزار لوله و آلات دارد! ( آنندراج ). سازی است مخصوص مسیحیان که در کلیساها نوازند. نی های درشت و خرد کاواک را به اصول زیر و بم وضع کرده و در دنبال چیزی شبیه دَم ساخته اند بتدریج که میکشند بسبب هوائی که حاصل شود از آن چوبها آوایی مانند موسیقار شنیده شود ودر روزهای معین در کلیساها نوازند. ( شعوری ). و آن آلتی است موسیقی از ذوات النفخ و دو گونه بوده: زمری و بوقی. ( فهرست ابن الندیم چ مصر ص 377 س 16 ). کازیمیرسکی گوید: از آلات موسیقی است شبیه کلاوسن. ارگ

فرهنگ معین

(اَ غَ ) [ معر - یو. ] ( اِ. ) نوعی ساز که از تعداد زیادی لوله تشکیل شده و هوا را به وسیلة انبان در آن ها می دمیدند.

فرهنگ عمید

نوعی ساز با تعداد زیادی لوله که با دمیدن هوا در آن ها صدا ایجاد می شود، ارگ: از سینه صدای ارغنون می آید / وز دیده به جای اشک خون می آید (ابوسعید ابوالخیر: لغت نامه: ارغنون )، هنوز رودسرایان نساختند به روم / ز بهر مجلس او ارغنون و موسیقار (فرخی: ۱۰۴ ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - سازهایی ذوات اوتار و سازهایی که از تعداد زیادی لوله تشکیل شده و هوا را با واسطه داخل آن لوله ها دمند. ۲ - سازیست که یونانیان و رومیان مینواختند ارگ ۳ - سازیست که خالی باشد بچرم کشیده و بر آن رودها بندند و آن سابقا مربع بوده مشابه صندوق ارغنن.
نام کتاب منطق ارسطو

فرهنگ اسم ها

اسم: ارغنون (دختر) (یونانی) (هنری) (تلفظ: arghanon) (فارسی: اَرغَنون) (انگلیسی: arghanon)
معنی: نوعی ساز، نام سازی است

دانشنامه آزاد فارسی

اَرغَنون (Organon)(معرب لفظ یونانی ارگانون) نامی که پیروان ارسطو، مشّائیان، بر مجموعۀ شش اثر او در منطق نهاده اند: مقولات (کاتگوریای)، در مقوله های دهگانه؛ عبارت (تعبیر) (پری ارمیناس)، در باب قضایای صدق و کذب؛ تحلیلات اول (آنالوتیکا)، در قیاس؛ تحلیلات دوم (آنالوتیکا)، در برهان؛ مواضع (توپیکا)، در جدل؛ مغالطات سوفسطایی (پری سوفیستیکون)، در مغلطه و سفسطه. دستگاه منطقی که در دو اثر دوم و سوم بیان شده است به طور خاص «منطق ارسطویی» نامیده می شود. شش اثر به ترتیب زمانی قرار نگرفته اند و مشائیان آن ها را به ترتیب منطقی در ارغنون گنجانده اند. مابعدالطبیعۀ ارسطو مشترکات مضمونی فراوانی با ارغنون دارد، ولی هرگز جزو آن محسوب نشده است. همچنین، آثار دیگری در منطق به ارسطو نسبت داده اند که مشائیان از آن ها بی خبر بوده اند. ارغنون یگانه اثر ارسطوست که هیچ گاه مفقود نشده است. ارغنون در مدرسه ای که خود او در لوکایون (لوکیون) گشود، تدریس می شد و بخش هایی از آن شکل درسی دارد. در دورۀ هلنیستی همواره محبوبیت نداشت و منطق رواقی غالب بود. در قرن ۸م علمای مدرسی تحصیل منطق براساس ارغنون را دوباره رواج دادند. در تمدن اسلامی نیز مورد توجه علمای مسلمان و یهود قرار گرفت. در قرون ۱۳م تا ۱۹ پذیرش بی چون و چرای منطق ارسطو راه را بر هرگونه نوآوری در این وادی بست. تعصبی که مدرسان نسبت به ارسطو پدید آورده بودند قرن ها به درازا کشید تا از بین رفت. در قرن ۱۹، تحولاتی از قبیل کشف منطق هندی و ظهور منطق جبری جورج بول رفته رفته منطق ارسطو را به حاشیه راندند، چنان که اکنون بیشتر به دلایل تاریخی مطالعه می شود. ارسطو همچنین دو رسالۀ دیگر با نام های رتوریکه، در فن خطابه، و پری پویتیکس، در فن شعر، دارد. ضبط رایج رسالات ارسطو در مآخذ اسلامی چنین است: قاطیغوریاس، باری ارمینیاس، انالوطیقا، طوبیقا، سوفسطیقا، ریطوریقا، و بوطیقا.
ارغنون
ارغنون

جملاتی از کلمه ارغنون

ارغنون از چند رساله ترکیب شده که نام‌های آن در مأخذ اسلامی در بالا ذکر شد و یکی در تحلیل که آن دو رساله در مورد قیاس و برهان است. یکی در جدل، یکی در سفسطه و مغالطه. اسامی رساله‌های مذکور در یونانی چیزهایی شبیه به اسامی بالاست و لفظ و نام قاطیغوریاس در منابع یونانی «کاتگوریای» است که شامل همان مقولات عشر یعنی مقوله جوهر و ۹ مقوله عرض است.

سازهای ایرانی مانند رباب، بربط، تنبور، دف، ارغنون، چنگ، سرنای، شیپور و چغانه قدمتی سه هزارساله دارند. سازهای ساخته شده در ایران ازنظرِ چگونگی تولید صدا به سازهای زهی، بادی و کوبه‌ای تقسیم‌بندی می‌شوند و ازنظر جنس نیز به ۳ گروه سازهای فلزی، سفالی و چوبی طبقه‌بندی می‌شوند که از آن میان چوب نقش برجسته‌تری داشته‌است. چوب، کُنده و تنهٔ درخت توت، بیشترین کاربرد را در ساخت سازهای ایرانی دارد.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم