بامیه

بامیه

بامیه میوه‌ای گلدار از خانواده پنیرکیان است که زادگاه آن به آسیا یا آفریقا برمی‌گردد. مصریان در قرن ۱۲ یا ۱۳ پیش از میلاد این گیاه را کشت می‌کردند. گیاهی گرمسیری است که در مناطق سرد به خوبی رشد نمی‌کند و محصول کمی می‌دهد. این گیاه دارای ساقه‌ای راست و پوشیده از تار است که ارتفاع آن بین ۵۰ سانتیمتر تا ۱ متر گاهی تا ۲ متر می‌رسد. برگ‌های آن به شکل قلب و مرکب از ۳ تا ۵ لوب است و گل‌های منفردی در کنار برگ‌ها دارد. گلبرگ‌های آن زرد رنگ بوده و در مرکز آن‌ها رنگ قرمز دیده می‌شود. میوه آن به شکل هرمی و دراز است و دانه‌هایی با پوشش تار دارد. این گیاه برای اولین بار در ایران در شهر سرخس کشت و برداشت شد. در اروپای شرقی و اطراف دریای مدیترانه، بامیه بیشتر از سایر نقاط مصرف می‌شود. در ترکیه، آن را خشک کرده و برای استفاده در فصل زمستان ذخیره می‌کنند. در ایران، بامیه به عنوان یکی از مواد اصلی در تهیه خورش بامیه، که غذایی معروف در جنوب کشور است، به کار می‌رود. همچنین یکی از شیرینی‌های معروف خاورمیانه است و در بسیاری از کشورها به نام تولومبا به ترکی استانبولی: tulumba شناخته می‌شود. این شیرینی ریشه در غذاهای سرزمین شام دارد و به دوران امپراتوری عثمانی برمی‌گردد و هنوز هم در مناطق سابق این امپراتوری محبوب است. این دسر شامل خمیری سرخ شده در شربت است و معمولاً با زولبیا سرو می‌شود. مسلمانان ایرانی به ویژه در ماه رمضان، هنگام افطار از زولبیا و بامیا برای باز کردن روزه خود استفاده می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

بامیه. [ م ِ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) بامیا. قسمی از بقولات است دراز به قدر یک انگشت یا بیشتر که از آن خورش پزند. ( فرهنگ نظام ). ثمر نباتی است و در بلاد مصر میشود، سیاه و صلب بقدر کرسنه و شیرین طعم و با اندک لزوجتی و در غلافی مخمس شکل و دو طرف آن اندک باریک و بر آن زغبی شبیه به زغب [ کرک ] لسان الثور [ وهم بر تمام نبات آن ] و نبات آن بقدر درخت ختمی و به هیئت آن در شعب و اغصان و لحاد اندک سرخ رنگ و برگ آن شبیه برگ دلاع. و اهل مصر آنرا در خامی و نرمی با غلاف پخته با گوشت میخورند و بعد پخته شدن و صلب گشتن آرد کرده میخورند. ( از مخزن الادویه ص 132 ). و رجوع به بامیا شود. || قسمی شیرینی. گونه ای از زلبیا ( زلیبیا ) که بشکل بامیا پزند. قسمی از شیرینی است که در شکل شبیه به بامیه است. ( از فرهنگ نظام ).

فرهنگ معین

(یِ ) ( اِ. ) ۱ - گیاهی با برگ های پهن پنجه مانند، شبیه برگ ختمی، میوه اش سبز و دراز است، به صورت پخته شده و درخورشت مصرف می شود. ۲ - نوعی شیرینی که از نشاسته و شکر و روغن و ماست درست کنند.

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) میوه ای سبزرنگ و مخروطی شکل که مصرف خوراکی و دارویی دارد.
۲. (زیست شناسی ) گیاه این میوه با برگ های پهن و گل هایش درشت زرد و سفید.
۳. نوعی شیرینی که از آرد، تخم مرغ، نشاسته، شکر، روغن، و ماست تهیه می شود و معمولاً همراه زولبیا مصرف می شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی از تیر. پنیرکیان که یک ساله است و ساقه اش ببلندی یک متر میرسد. برگهایش مانند خطمی متناوب و پهن و پنجه یی و سبز تیره گلهایش منفرد و زرد رنگ است و قسمت مرکزی گلبرگها بسرخی میگراید.

دانشنامه آزاد فارسی

بامیه (خوراکی). بامیِه (خوراکی)
نوعی شیرینی ایرانی، به مایۀ آرد و تخم مرغ، مثل زولبیا. مایۀ زولبیا را از کیسۀ قیف دار یا سرنگ قنادی تیله تیله، کروی یا بیضوی، در دیگ روغن جوش می ریزند و تا به سرخی گرایید برمی دارند و در مایۀ از داغی به گرمی گراییده می گذارند. بامیه به همراه زولبیا، از خوردنی های پُررونق ماه رمضان است.
بامیه (گیاهان). بامیِه (گیاهان)(okra)
بامیِه
گیاهی متعلق به تیرۀ پنیرکیان، جنس کنف، با نام علمی هیبیسکوس اسکولنتوس. گل های زرد و قرمز آن به میوه های سبز، بلند و چسبناکی با نام پنجه عروس(یونجه زرد) یا بیهیندیتبدیل می شوند. از میوه های آن برای تهیه خورش و سوپ استفاده می کنند.

ویکی واژه

گیاهی با برگ‌های پهن پنجه مانند، شبیه برگ ختمی، میوه اش سبز و دراز است، به صورت پخته شده و درخورشت مصرف می‌شود.
نوعی شیرینی که از نشاسته و شکر و روغن و ماست درست کنند.
بامیه
بامیه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم