بزرگ سال

بزرگسال عنوانی است که به فردی اطلاق می‌شود که دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشته و به بلوغ جسمی و ذهنی رسیده است. این مرحله از زندگی، نقطه عطفی محسوب می‌شود که در آن فرد مسئولیت‌های بیشتری را در قبال خود و جامعه بر عهده می‌گیرد. واژگانی چون سالخورده، مسن، معمر و کلانسال همگی به جنبه‌های متفاوتی از این دوران اشاره دارند، از جمله تجربه، پختگی و افزایش سن که با گذر زمان حاصل می‌آید. این اصطلاحات، هرچند ممکن است در نگاه اول مترادف به نظر برسند، اما هر کدام بار معنایی خاص خود را حمل می‌کنند و به جنبه‌های زیستی، اجتماعی یا تجربی فرد در این دوران اشاره دارند.

در مقابل خردسال که به دوره آغازین زندگی اشاره دارد، بزرگسال نماد استقلال، توانایی تصمیم‌گیری و مشارکت فعال در امور اجتماعی و اقتصادی است. این مرحله از رشد، با کسب دانش، مهارت و تجربه همراه است و فرد را قادر می‌سازد تا نقش‌های مؤثرتری را ایفا کند. نظام‌های حقوقی و اجتماعی نیز عموماً سن بلوغ و رسیدن به بزرگسالی را به عنوان معیاری برای پذیرش مسئولیت‌های قانونی و اجتماعی در نظر می‌گیرند. این بلوغ، تنها یک جنبه بیولوژیکی ندارد، بلکه شامل رشد فکری، عاطفی و اجتماعی نیز می‌شود.

به طور خلاصه، بزرگسال نه تنها به یک مرحله سنی مشخص، بلکه به مجموعه‌ای از ویژگی‌ها، مسئولیت‌ها و جایگاه اجتماعی اشاره دارد که فرد پس از عبور از دوران رشد و بلوغ کسب می‌کند. این مفهوم، گستره وسیعی از زندگی یک انسان را در بر می‌گیرد، از آغاز مسئولیت‌پذیری فردی تا مشارکت در سازندگی جامعه و انتقال تجربیات به نسل‌های بعدی. درک جامع این مفهوم، نیازمند توجه به ابعاد زیستی، روانی، اجتماعی و فرهنگی آن است.

لغت نامه دهخدا

بزرگ سال. [ ب ُ زُ ] ( ص مرکب ) سالخورده. مسن. معمر. بزادبرآمده. ( آنندراج ). مسن و کلانسال. ( ناظم الاطباء ). مقابل خردسال. سالمند. ( یادداشت بخط دهخدا ).

فرهنگ معین

( ~. ) (ص مر. ) سالمند، مسن.

فرهنگ عمید

کلان سال، سال خورد، سالمند.

فرهنگ فارسی

سالخورده، سالمند
( صفت ) کلان سال مسن سالمند.

ویکی واژه

سالمند، مسن.

جمله سازی با بزرگ سال

شعر سلکی است در او واسطه مدح تو بزرگ سال سلکی است در او واسطه ماه اعظم
ضمناً سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران و بندر بزرگ سالیانکا و شعبه میربیزنس بانک Мир бизнес банк با سرمایه ایرانی و مرکز تجاری ایرانیان در این بندر بررگ وجود دارد.
فضل و فر او فراوان جد و جود او بزرگ سالش اندک زاد خرد این است فعل کیمیا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال کارت فال کارت فال ای چینگ فال ای چینگ فال احساس فال احساس