آذرافروز

آذرافروز

معنای اصلی واژه 

«آذرافروز» واژه‌ای فارسی مرکب از «آذر» به معنای آتش و «افروز» به معنای روشن‌کننده است. در معنای تحت‌اللفظی، این کلمه به «افروزنده آتش» یا «روشن‌کننده آتش» اشاره دارد. در فرهنگ‌ها نیز به‌طور مستقیم مترادف با آتش‌افروز ذکر شده است.

کاربردهای لغوی و تاریخی

آذرافروز در گذشته به ظرفی سفالین اطلاق می‌شد که برای تیزتر کردن و شعله‌ور ساختن آتش به کار می‌رفت. همچنین در برخی منابع، این واژه به مرغ افسانه‌ای ققنس (فنقس) نیز نسبت داده شده است. این نشان می‌دهد که کلمه در طول تاریخ معانی ابزاری و نمادین به خود گرفته است.

کاربردهای اسمی و ادبی

آذرافروز به عنوان نام دختر و پسر نیز به کار می‌رود. در شاهنامه، یکی از چهار پسر اسفندیار به این نام خوانده شده و در داستان «همای و همایون» نیز معشوق بهرام است. بنابراین، این واژه علاوه بر معنای لغوی، جایگاهی اسطوره‌ای و ادبی دارد و نمادی از روشنایی، شور و زندگی در فرهنگ ایرانی محسوب می‌شود.

لغت نامه دهخدا

( آذرافروز ) آذرافروز. [ ذَ اَ ] ( اِ مرکب ) آتش افروز، یعنی ظرفی سفالین که برای تیز کردن آتش بکار میبرده اند. رجوع به آتش افروز شود. || ققنس، مرغ معروف یعنی فنقس.

فرهنگ معین

( آذرافروز ) ( ~. اَ ) ۱ - (ص فا. )افروزندة آتش، آتش آفروز. ۲ - ( اِ. ) ظرفی سفالین که برای تند و تیز کردن آتش به کار می برده اند.

فرهنگ فارسی

( آذر افروز ) ( اسم ) ۱ - افروزنده آتش آتش افروز. ۲ - ظرفی سفالین که برای تند و تیز کردن آتش بکار میبرده اند آتش افروز مرغی است.
آتش افروز

فرهنگ اسم ها

اسم: آذرافروز (دختر، پسر) (فارسی)
معنی: روشن کننده آتش، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از چهار پسر اسفندیار، نیز دلداده بهرام در داستان همای و همایون

ویکی واژه

افروزندة آتش، آتش آفروز.
ظرفی سفالین که برای تند و تیز کردن آتش به کار می‌برده‌اند.

جمله سازی با آذرافروز

گهت شمسه در بر بگیرد به مهر گهی آذرافروز خورشیدچهر
که با آذرافروز مهر و سخن بدید و سوی قصر شد ز انجمن
به خوبی نیم ز آذرافروز کم چرا او بود شاد و من در الم
به قلواد داد آذرافروز را دگر شمسه آن شمع دلسوز را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال سنجش فال سنجش فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی