تورق
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ورقه ورقه شدن جسمی.
فرهنگ فارسی
۱-( مصدر )برگ خوردن شتر و غیره.۲- ( مصدر ) ورقه ورقه شدن جسمی. جمع: تورقات.
ویکی واژه
برگ خوردن شتر و غیره.
جمله سازی با تورق
از اواسط دوره هشتم در آبان ۱۳۱۰ قوام دیگر در مجلس حضور نیافت و دولت با تصویب مجلس در هفدهم خرداد ۱۳۱۱ همه املاک او را در فارس با املاک دولتی در اشرف، سمنان، دامغان، نیشابور، کاشان و تورقوزآباد تهران معاوضه کرد.
لَآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ شجرة الزقوم هی الشجرة الملعونة فی القرآن و هی شجرة تنبت فی النار ترعرع و تورق و تثمر کانّ طلعها رؤس الحیّات.