این واژه به عنوان یک حوزه میانرشتهای، به مطالعه بنیادین اصول حاکم بر ارتباطات و کنترل در سیستمهای گوناگون میپردازد. این دانش، فارغ از ماهیت فیزیکی یا انتزاعی سیستمها، به دنبال شناسایی الگوها، سازوکارها و قوانین مشترکی است که بر نحوه تبادل اطلاعات و تنظیم رفتار در موجودات زنده، ماشینآلات و سازمانهای اجتماعی حاکم است. تمرکز اصلی سیبرنتیک بر مفهوم بازخورد است؛ چرخههایی که طی آنها خروجی یک سیستم، ورودی بعدی را تحت تأثیر قرار داده و به تنظیم و هدایت رفتار سیستم به سوی اهداف مشخص یا حفظ پایداری کمک میکند.
از زمان شکلگیری اولیه این رشته توسط نوربرت وینر و همکارانش، سیبرنتیک به سرعت در حوزههای متعددی کاربرد یافته است. در مهندسی، اصول سیبرنتیک در طراحی سیستمهای کنترل خودکار، رباتیک، و هوش مصنوعی به کار گرفته میشود. در علوم زیستی، این دانش به درک بهتر فرآیندهای فیزیولوژیکی مانند تنظیم هموستاز در بدن موجودات زنده، و همچنین مطالعه رفتار حیوانات و اکوسیستمها یاری رسانده است. علاوه بر این، سیبرنتیک در علوم اجتماعی، مدیریت، اقتصاد و حتی علوم شناختی نیز برای تحلیل و بهبود سازماندهی، ارتباطات و فرآیندهای تصمیمگیری مورد استفاده قرار میگیرد.