دک کردن

اصطلاح دک کردن به معنای راندن یا بیرون کردن کسی از یک مکان یا موقعیت به وسیله ترفند یا فریب به کار می‌رود.

این عمل به‌صورت غیرمستقیم و با استفاده از روش‌های مختلف انجام می‌شود، مانند ایجاد فشار روانی، استفاده از سخنان فریبنده یا حتی تهدید.

در بسیاری از مواقع، این رفتار به معنای حذف یا کنار گذاشتن فردی است که ممکن است مزاحمت یا مسائلی برای شخص دیگر ایجاد کند.

این اصطلاح در زمینه‌های اجتماعی و حتی کسب‌وکار نیز کاربرد دارد، جایی که افراد ممکن است برای پیشرفت خود یا حفظ موقعیتشان، دیگران را به‌نوعی کنار بزنند.

 به‌طور کلی، دک کردن نشان‌دهنده نوعی رفتار غیرمنصفانه یا غیر اخلاقی است که به نفع فردی که اقدام به این کار می‌کند، تمام می‌شود.

لغت نامه دهخدا

دک کردن. [ دَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول، دور کردن کسی را به تدبیر. کاری کردن که از آنجا برود. بیرون کردن کسی را که وجودش مخل مقصود است با زرنگی. اخراج کردن به فن. به حیله بیرون کردن. او را به بهانه ای بیرون فرستادن. او را با زرنگی یا زور از جائی بیرون و روانه کردن. کلکش را کندن. راهش انداختن. پنبه اش کردن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || به نهان و خفا فرستادن در جایی یا دور کردن از جایی. || در محاوره لوطیان، کسی را پراندن و دست بسر کردن. ( از آنندراج ). دست به سر کردن. رد کردن. کسی را از خدمت معاف کردن. مستخدمی را بیرون کردن، منتهی دک کردن در مواردی استعمال میشود که علت اصلی معاف کردن شخص دک شده را بدو اظهار نکنند و به بهانه ای او را از کار یا جای خویش برانند. ( فرهنگ لغات عامیانه ).

فرهنگ معین

(دَ. کَ دَ ) (مص م. ) (عا. ) کسی را با ترفند از جایی راندن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) دک کردن کسی را وی را ببهانهای از مجلس یا محلی بیرون کردن.

ویکی واژه

(عا.)
کسی را با ترفند از جایی راندن.

جملاتی از کلمه دک کردن

واژه دک به معنای رانده شدن یا دور شدن است. در واقع، دک کردن به نوعی به معنای ایجاد شرایطی است که شخص دیگر احساس کند باید آن مکان را ترک کند.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم