خروچ

خروس، مرغ نر خانگی، موجودی آشنا در فرهنگ و زندگی روزمره ماست. این پرنده باشکوه، با تاج خروسی برجسته بر سر و دم پرچین و رنگارنگش، نمادی از قدرت، هوشیاری و سرزندگی است. از دیرباز، خروس‌ها به دلیل بانگ رسای خود در سپیده‌دم، نه تنها نشانگر آغاز روز بلکه نمادی از امید و برکت بوده‌اند. تنوع نژادی این پرنده نیز قابل توجه است؛ از خروس‌های جنگی با ظاهری عضلانی و پرخاشگر تا نژادهای زینتی با پرهای خیره‌کننده، هر کدام زیبایی و ویژگی‌های منحصر به فرد خود را دارند.

در زبان فارسی، گاهی عبارت خروس بی‌محل یا خروس بی‌هنگام به کار می‌رود. این اصطلاح به شخصی اطلاق می‌شود که در زمان و مکانی نامناسب سخن می‌گوید یا اقدامی انجام می‌دهد؛ کسی که نظم و هماهنگی جمع را بر هم می‌زند و حضوری ناخوانده و ناخواسته دارد. این کاربرد استعاری، نشان‌دهنده درک عمیق ایرانیان از رفتار این پرنده و تبدیل آن به مفهومی انتزاعی در عالم اخلاق و اجتماع است. خروس بی‌محل، چون بانگ نا به‌هنگامش، آرامش را بر هم می‌زند و توجه‌ها را به شکلی ناخوشایند جلب می‌کند.

لغت نامه دهخدا

خروچ. [ خ ُ ] ( اِ ) خروس. ( برهان قاطع ) ( شرفنامه منیری ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). خرو:
سگالنده جنگ مانند قوچ
تبر برده بر سر چو تاج خروچ.رودکی ( از حاشیه برهان قاطع ).

فرهنگ معین

(خُ ) (اِ. ) نک خروس.

فرهنگ عمید

= خروس

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - مرغ نر خانگی از راست. ماکیان که دارای نژاد های مختلف است. یا خروس بی محل ( بی هنگام ) کسی که کارها را بیموقع و بیجا انجام دهد.

ویکی واژه

نک خ

جمله سازی با خروچ

سگالندهٔ چرخ مانند غوچ تبر برده بر سر چو تاج خروچ