لغت نامه دهخدا
حصیربافی. [ ح َ ] ( حامص مرکب ) شغل و عمل حصیرباف.
حصیربافی. [ ح َ ] ( حامص مرکب ) شغل و عمل حصیرباف.
شغل و عمل حصیر باف
حَصیربافی (basketry)
حَصیربافی
از صنایع دستی دورۀ باستان (میان سنگی ـ نوسنگی) که برای ساخت طیف گسترده ای از اشیا (از سبد تا مبلمان) به کار می رفت. حصیربافی، بافتن یا تابیدن حصیر، نی، یا دیگر الیاف طبیعیِ محکم و انعطاف پذیر است. تَفت بافت، از انواع مستحکم تر حصیربافی است که بر روی چارچوب سختی، معمولاً از ترکه های درخت بید، بافته می شود. حصیربافی از آغاز قرون وسطا تا اواخر قرن ۱۹ در غرب رواج داشت، لیکن به سبب واردات ارزان و بسته بندی های جانشین، رو به افول نهاد.
حصیرسازی
از صنایع دستی کهن که ایرانیان در آن سررشته داشتند، بیشتر بجای قالی موقت استفاده میشود.
💡 حصیربافی از دیگر صنایع دستی رایج در استان کرمانشاه است که به صورت عمده در شهرستان قصر شیرین صورت میگیرد. حصیربافی قصر شیرین با استفاده از شاخههای جوان پاجوش درخت خرما انجام میشود که در زبان کُردی به آن «فَسیل» گفته میشود.