جر خوردن در زبان فارسی دو مفهوم اصلی دارد. نخست، به معنای پاره شدن همراه با صدای خاص است که معمولاً در مورد پارچهها یا کاغذها به کار میرود. در این حالت، وقتی چیزی به شدت کشیده میشود یا فشار میبیند، صدای جالبی تولید میکند که نشاندهندهی پارگی است. معنای دیگر این واژه بهعنوان یک اصطلاح عامیانه به کار میرود و به معنای خندیدن شدید یا تحمل سختی و درد است. در اینجا، افراد ممکن است به هنگام خنده به شدت از خود بیخود شوند و در واقع دچار نوعی اذیت یا سختی ناشی از خوشحالی شوند. در هر دو کاربرد، واژه جر خوردن به نوعی بیانگر تغییر در وضعیت اولیه یک چیز است، چه از نظر فیزیکی و چه از نظر احساسی.
جر خوردن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
جمله سازی با جر خوردن
باده هجر خوردنم، رنج خمار در تنم جز ز حلاوت لبش نشکند این خمار من