واژه جدل در ادبیات و گفتمان فارسی، در درجه اول به معنای درگیر شدن در یک مباحثه یا گفتگوی جدلی است. ریشههای این واژه به سنت غنی لغتنامهنویسی فارسی بازمیگردد، چنانکه در آثار مهمی مانند فرهنگ ناظم الاطباء به آن اشاره شده است. در اینجا، جدل تنها به گفتگوی ساده محدود نمیشود، بلکه طیفی از اعمال مرتبط را در بر میگیرد، از جمله یک و دو کردن، اصطلاحی عامیانه برای مشاجره یا بحث که توسط مؤلف یادداشت شده است، محاجه کردن به چالش کشیدن یا استدلال کردن و بحث کردن، گفتگو کردن یا مناظره کردن. این تعاریف، معنای اصلی جدل را به عنوان یک تبادل فکری که با دیدگاههای متفاوت و ارائه استدلالها مشخص میشود، برجسته میکنند.
فراتر از معنای تحتاللفظی آن به عنوان مناظره، جدل بار معنایی بیشتری دارد که اهمیت آن را تعمیق میبخشد. همانطور که در ناظم الاطباء ذکر شده است، این واژه میتواند به جنگ کردن و منازعه نمودن نیز اشاره داشته باشد، که نشان میدهد این گونه گفتگوها گاهی میتوانند به تبادلات پرتنشتری تبدیل شوند. این ماهیت دوگانه جدل بدان معناست که میتواند از یک مناظره سازنده و علمی با هدف کشف حقیقت، تا یک مشاجره داغتر که در آن نظرات مخالف در هم میپیوندند، متغیر باشد. نخ اصلی مشترک، درگیری فعال با ایدههای مخالف، اغلب با هدف ترغیب یا رد کردن، نهفته است.