جدل کردن

واژه جدل در ادبیات و گفتمان فارسی، در درجه اول به معنای درگیر شدن در یک مباحثه یا گفتگوی جدلی است. ریشه‌های این واژه به سنت غنی لغت‌نامه‌نویسی فارسی بازمی‌گردد، چنانکه در آثار مهمی مانند فرهنگ ناظم الاطباء به آن اشاره شده است. در اینجا، جدل تنها به گفتگوی ساده محدود نمی‌شود، بلکه طیفی از اعمال مرتبط را در بر می‌گیرد، از جمله یک و دو کردن، اصطلاحی عامیانه برای مشاجره یا بحث که توسط مؤلف یادداشت شده است، محاجه کردن به چالش کشیدن یا استدلال کردن و بحث کردن، گفتگو کردن یا مناظره کردن. این تعاریف، معنای اصلی جدل را به عنوان یک تبادل فکری که با دیدگاه‌های متفاوت و ارائه استدلال‌ها مشخص می‌شود، برجسته می‌کنند.

فراتر از معنای تحت‌اللفظی آن به عنوان مناظره، جدل بار معنایی بیشتری دارد که اهمیت آن را تعمیق می‌بخشد. همانطور که در ناظم الاطباء ذکر شده است، این واژه می‌تواند به جنگ کردن و منازعه نمودن نیز اشاره داشته باشد، که نشان می‌دهد این گونه گفتگوها گاهی می‌توانند به تبادلات پرتنش‌تری تبدیل شوند. این ماهیت دوگانه جدل بدان معناست که می‌تواند از یک مناظره سازنده و علمی با هدف کشف حقیقت، تا یک مشاجره داغ‌تر که در آن نظرات مخالف در هم می‌پیوندند، متغیر باشد. نخ اصلی مشترک، درگیری فعال با ایده‌های مخالف، اغلب با هدف ترغیب یا رد کردن، نهفته است.

لغت نامه دهخدا

جدل کردن. [ ج َ دَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مباحثه نمودن. ( ناظم الاطباء ). یک و دو کردن. ( یادداشت مؤلف ). محاجه کردن. بحث کردن. جنگ کردن. منازعه نمودن. ( ناظم الاطباء ). خصومت و دشمنی کردن. جنگ و نزاع کردن:
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور بحق گفت جدل با سخن حق نکنیم.حافظ.

فرهنگ معین

( ~. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل. ) ۱ - جنگ کردن. ۲ - بحث و گفتگو کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- جنگ کردن منازعه کردن. ۲- مباحثه کردن.

ویکی واژه

جنگ کردن.
بحث و گفتگو کردن.

جمله سازی با جدل کردن

ورقی چند فصل حل کردن با فضولان ده جدل کردن
نتوان ز قضا گریختن با تک و تاز با چرخ چه چاره از جدل کردن ساز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال میلادی فال میلادی فال پی ام سی فال پی ام سی فال حافظ فال حافظ