تعرب

تعرب به معنای بیابانی شدن و سکونت در بیابان است. این واژه در زبان عربی به مفهوم قرار گرفتن در مناطق بیابانی و متناسب شدن با ویژگی‌های آن‌ها به کار می‌رود. همچنین، تعرب به معنای شبیه شدن به عرب‌ها و اتخاذ رفتار و خصایص اخلاقی آنان نیز است. این مفهوم شامل تلاش برای برقراری دوستی و روابط نزدیک میان زن و شوهر به ویژه در زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی می‌باشد. در واقع، تعرب به نوعی نشان‌دهنده پیوند عمیق فرهنگی و اجتماعی است که فرد در تلاش برای سازگاری با جامعه عربی از خود بروز می‌دهد.

لغت نامه دهخدا

تعرب. [ ت َ ع َرْ رُ ] ( ع مص ) بیابانی شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). در بادیه جای گرفتن و بیابانی شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || خویشتن را به عرب مانند کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تخلق به اخلاق عرب و تشبیه به آنان کردن. || دوستی نمودن زن برای شوی خود. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ عَ رُّ ) [ ع. ] (مص ل. ) عرب شدن.

فرهنگ فارسی

۱-( مصدر ) عرب شدنخو گرفتن باخلاق عرب تازی شدن. ۲ - بیابانی گردیدن. ۳ -( اسم ) بیابان نشینی.

ویکی واژه

عرب شدن.

جمله سازی با تعرب

در سال ۸۶۸ میلادی با رهبری گروهی از ملادیها و مستعربها علیه امیر محمد یکم کوردوبا شورش کرد و پس از مقاومتی جانانه امیر کوردوبا حاضر شد، در برابر تسلیم او را حاکم باداخوس کند.
سکرالقوم فاسکتوا طرب‌الروح فانصتوا وصلوا لا تعربدوا طلبا للتغلب
یکی را پرسیدند از مستعربان بغداد: ما تَقولُ فی المُرْدِ؟
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال چای فال چای فال رابطه فال رابطه فال مارگاریتا فال مارگاریتا