تداوی

لغت نامه دهخدا

تداوی. [ ت َ ] ( ع مص ) خویشتن رابه چیزی دارو کردن. ( زوزنی ). خویشتن را دارو کردن به چیزی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). دوا کردن و درمان نمودن. ( غیاث اللغات ). خود را به چیزی دارو کردن.( آنندراج ). خود را علاج کردن. ( المنجد ):
اگر سنبل از ضعف دل شد سقیم
تداوی به عنبر کند از شمیم.ملاطغرا ( از آنندراج ).

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع. ] (مص م. ) درمان کردن، معالجه کردن.

فرهنگ عمید

۱. دوا کردن، درمان کردن.
۲. خود را معالجه کردن.

فرهنگ فارسی

دواکردن، درمان کردن، خودرامعالجه کردن
۱-( مصدر )درمان کردندارو کردنخود را معالجه کردن. ۲- ( اسم ) درمان. یا اصول تداوی. درمان شناسی.

ویکی واژه

درمان کردن، معالجه کردن.

جمله سازی با تداوی

💡 تداویت من لیلی بلیلی من الهوی کما یتداوی شارب الخمر بالخمر

💡 اجسام ز اجرام و لطافت ز کثافت تدویر زمین را و تداویر زمان را

💡 این مریضی به شکل شگفت‌انگیزی با تداوی فیزیکی زودهنگام جواب گو هست. بعضی از آن‌ها تنها اندام‌های تحتانی را دچار ساخته و بسیار ندرتآ بعضی از آن‌ها تنها اندام فوقانی را دچار می‌سازد. در حقیقت بیشترین اطفال دچار به این مرض هر چهار عضو شان مصاب می‌گردد.

💡 وَ کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالًا طَیِّباً عبد اللَّه مبارک گفت: الحلال ما اخذته من وجهه، و الطیب ما غذی و نما، فاما الجوامد و الطین و التراب و ما لا یغذی فمکروه الا علی جهة التداوی. وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ

💡 و کاس شربت علی لذة و اخری تداویت منها بْها

تزویر یعنی چه؟
تزویر یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز