لغت نامه دهخدا
تاریکان. ( اِ مرکب، ق مرکب ). ( از: تاریک + «َان »، پسوند زمان ) مانند: بامدادان، صبحگاهان، سحرگاهان، چاشتگاهان ) بهنگام تاریکی. ( ترجمه دیاتسارون ص 364 ) رجوع به «آن » در همین لغت نامه و حاشیه برهان قاطع چ معین ( آن ) شود.
تاریکان. ( اِ مرکب، ق مرکب ). ( از: تاریک + «َان »، پسوند زمان ) مانند: بامدادان، صبحگاهان، سحرگاهان، چاشتگاهان ) بهنگام تاریکی. ( ترجمه دیاتسارون ص 364 ) رجوع به «آن » در همین لغت نامه و حاشیه برهان قاطع چ معین ( آن ) شود.
(ق مر. ) به هنگام تاریکی.
💡 آبتاریکان پایین، روستایی در دهستان رودخانه بخش رودخانه شهرستان رودان در استان هرمزگان ایران است.
💡 دلق تا کوتاهتر کردند تاریکانِ خاک روشنانِ آسمان در نُزهتافزائی شدند
💡 نیلوفر سبز جامه، کحلی عمامه، سر از آب بیرون کرده که ای تاریکان خاکی! این چه بیباکیست؟ عاشقی نه پیشهٔ شماست و بیدلی نه اندیشهٔ شما؛
💡 پیش ازین همچو سینه تاریکان منشین بی خبر ز نزدیکان
💡 از آن شد خانهٔ خورشید معمور که تاریکان عالم را دهد نور