تاریک و روشن

لغت نامه دهخدا

تاریک و روشن. [ ک ُ رَ / رُو ش َ ] ( ترکیب عطفی، ص مرکب ) اوائل بین الطلوعین: فلان صبح تاریک و روشن از خانه بیرون رفته شب برمی گردد. ( فرهنگ نظام ). رجوع به تاریک روشن شود.

فرهنگ معین

(کُ رُ شَ ) (ص. ) دارای روشنایی اندک.

فرهنگ فارسی

۱- آن وقت از صبح که هنوز هوا تمام روشن نشده بین الطلوعین. ۲- سایه روشن.

ویکی واژه

دارای روشنایی اندک.

جمله سازی با تاریک و روشن

کج‌نمایی رنگی در حاشیه‌های تاریک و روشن تصویر خودنمایی می‌کند، چون در این نقاط رنگ‌ها بواسطه ضرایب شکست متفاوت بر روی یک نقطه منطبق نمی‌شوند، و این به‌خاطر این است که نقطه کانونی در هر لنزی بسته طول موج نور ورودی متفاوت است.
و چنانکه داناست به هر چیز دانستنی است، بینا و شنواست به هرچه دیدنی و شنیدنی است و دور و نزدیک در شنوایی وی برابر بود و تاریک و روشن در بینایی وی برابر بود و آواز پای مورچه ای که در تاریکی شب برود، از شنوایی وی بیرون نبود و رنگ و صورت کرمی که در تحت الثری بود از دیدار وی بیرون نبود و دیدار وی به چشم نبود و شنوایی وی به گوش نبود، چنان که دانش وی به تدبیر و اندیشه نبود و آفریدن وی به آلت نبود.
فلک آیینه اسکندر علی بن ابیطالب جهان تاریک و روشنگر علی بن ابیطالب