بدبختانه

بدبختانه، واژه‌ای است که بار معنایی منفی و ناگواری را به دوش می‌کشد و در زبان فارسی، گویای نهایتِ بی‌بخت و اقبالی و ادبار است. این اصطلاح، که ریشه در عمق احساسات انسانی نسبت به تقدیر و سرنوشت دارد، اغلب در توصیف موقعیت‌ها و وقایعی به کار می‌رود که نتیجه‌ای ناخواسته و زیان‌بار داشته‌اند. استناد به لغت‌نامه ناظم‌الاطباء، این واژه را با معنای بدبختانه و بی‌طالعی تعریف می‌کند، که خود گواهی بر بار سنگین معنایی آن است.

این مفهوم، همچنین در تقابل با خوشبختانه قرار می‌گیرد و بیانگر دگرگونی ناگهانی و ناخوشایند در رویدادهاست. گاهی اوقات، بدبختانه به سبب سوء اتفاق یا سوء حظ رخ می‌نماید؛ عباراتی که نشان‌دهنده بروز حادثه‌ای ناگوار یا برداشت اشتباهی هستند که منجر به نتایجی نامطلوب می‌شود. این‌گونه پیشامدها، اغلب خارج از کنترل و اراده انسان رخ داده و حس درماندگی و اندوه را برمی‌انگیزند.

در نهایت، استفاده از واژه بدبختانه در متون رسمی و ادبی، به منظور تأکید بر جنبه‌های منفی و ناگوار یک رویداد، موقعیت یا نتیجه به کار می‌رود. این کلمه، با انتقال حس تیره و تار سرنوشت، بستری برای درک عمیق‌تر مفاهیمی چون تقدیر، ناچاری و پیامدهای ناگوار اعمال یا حوادث فراهم می‌آورد و به خواننده اجازه می‌دهد تا با تمام وجود، تلخی و سختیِ موقعیت توصیف شده را احساس کند.

لغت نامه دهخدا

بدبختانه. [ ب َ ب َ ن َ / ن ِ ] ( ق مرکب ) بطور بدبختی و بی طالعی. ( ناظم الاطباء ). از سوء اتفاق. از سوء حظ. ( یادداشت مؤلف ). مقابل خوشبختانه.

فرهنگ فارسی

بطور بدبختی بنحو شور بختی مقابل خوشبختانه.

جمله سازی با بدبختانه

شور محشر کرد آهنگ مخالف در عراق لیک بدبختانه آخر جنگ در جوباره شد
روزگار اندر عراقم خواند و بدبختانه برد سوی نیشابور و سمنان از عراق ای آفتاب