آفریدگی

ویکی واژه

(قدیم): وضع و حالت آفریده. همه عالَم را در آفریدگی امری بس بود... چون به آدم رسید از امر درگذشت. «محمدمنور»

جمله سازی با آفریدگی

هر روز ختری تو و من خر سپوزتر خری و خر سپوزی تا آفریدگیست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
موج
موج
اتی
اتی
جستجو
جستجو
کپه اقلی
کپه اقلی