آباء سبعه واژهای است که در گذشته برای اشاره به هفت سیارهی منظومهی شمسی به کار میرفته است. این هفت سیاره که شامل خورشید، ماه، عطارد (تیر)، زهره (ناهید)، مریخ (بهرام)، مشتری (هرمز) و زحل (کیوان) میشدند، از دیدگاه اختربینی و علم نجوم باستان، دارای تأثیرات شگرفی بر سرنوشت و زندگی انسانها بودند. اعتقاد بر این بود که هر یک از این اجرام آسمانی، ویژگیها و نیروهای خاص خود را دارند و قرارگیری آنها در آسمان در زمان تولد هر فرد، بر خصوصیات اخلاقی، روحی و حتی مسیر زندگی او اثرگذار است.
این باور که در تمدنهای کهن مانند بابل، مصر و یونان باستان رواج داشته، در جهان اسلام نیز ادامه یافت و در آثار بسیاری از دانشمندان، فیلسوفان و شاعران ایرانی بازتاب پیدا کرد. این اصطلاح که به معنای هفت پدر است، به صورت کنایهآمیز به همین هفت سیاره اطلاق میشد و بیانگر نقش محوری و تأثیرگذار آنها در membentuk تقدیر انسان بود. در واقع، انسانها خود را تحت تأثیر و هدایت این نیروهای آسمانی میدانستند و تلاش میکردند با شناخت و درک جایگاه این سیارات، از سرنوشت خود آگاه شوند.
با گذشت زمان و پیشرفت علم نجوم و اخترشناسی، دیدگاه بشر نسبت به جهان هستی و جایگاه سیارات تغییر کرد. علم مدرن نشان داد که سیارات، هرچند اجرام بزرگی هستند، اما تأثیر مستقیم و مشخصی بر سرنوشت فردی انسانها ندارند. با این حال، مفهوم آباء سبعه همچنان به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و ادبی بشر باقی مانده و در متون کهن، اشعار و ادبیات عرفانی به عنوان نمادی از قدرتهای ناشناخته و تأثیرات کیهانی بر زندگی مورد اشاره قرار میگیرد. این واژه یادآور دورانی است که انسان با شگفتی به آسمان مینگریست و تلاش میکرد تا رازهای هستی را در میان ستارگان و سیارات جستجو کند.