لغت نامه دهخدا
شش قبرقه غلام مجهولی
که نه گرجی بودنه کشمیری.شرف الدین شفایی ( از آنندراج ).|| دشنامی است که سیاهان را دهند و از آن لجوج خیره سر را اراده کنند. سیاه و شش قبرقه ، دشنام یا لقب تنابزی است سیاهان را و از آن لجاج و ستیهندگی او خواهند. عنود. لجوج. سیاه لج باز و ستیهنده. ( یادداشت مؤلف ).