جرواسک

لغت نامه دهخدا

جرواسک. [ ج َ / ج ُ س َ ] ( اِ ) نام جانوری است شبیه به ملخ اما کوچکتر از ملخ باشد و پیوسته بانگ و آواز دراز کند و به عربی صرار گویند. ( برهان ). جانورکی است شبیه بملخ ولیکن کوچکتر از او و به شب آواز کند. ( فرهنگ رشیدی ). نام جانورکی است شبیه بملخ و کوچکتر از آن و پیوسته در شب بانگ و آوازکند و آواز دراز دارد و به عربی صرار گویند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). جراسک ( برهان ). رجوع بجراسک شود.

فرهنگ معین

(جَ سَ ) (اِ. ) = جیرجیرک . چَزد: حشره ای شبیه ملخ اما کوچکتر از آن که صدای بلندی دارد، در اواخر خرداد و اوایل تیر شروع به خواندن می کند.

فرهنگ عمید

=جیرجیرک

فرهنگ فارسی

( اسم ) جانوریست شبیه بملخ و کوچکتر از آن که پیوست بانگ کند صرار چهره ریسک چرخه ریسک گوزده .
نام جانوریست شبیه بملخ اما کوچکتر از ملخ باشد و پیوسته بانگ و آواز دراز کند و بعربی صرار گویند . جانورکی است شبیه بملخ و کوچکتر از آن و پیوسته در شب بانگ و آواز کند و آواز دراز دارد و بعربی صرار .

ویکی واژه

جیرجیرک. چَزد: حشره‌ای شبیه ملخ اما کوچکتر از آن که صدای بلندی دارد، در اواخر خرداد و اوایل تیر شروع به خواندن می‌کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال عشق فال عشق فال ارمنی فال ارمنی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی