ترشی پالا

لغت نامه دهخدا

ترشی پالا. [ ت ُ / ت ُ رُ ] ( اِ مرکب ) ترشی پالان. ترش پالا. ( ناظم الاطباء ). زازل. ( جهانگیری ). آبکش. پرویزن. رجوع به ترشپالا شود.

فرهنگ عمید

ظرف فلزی سوراخ سوراخ که در آن چیزی صاف کنند، آبکش، پالاون، پالاوان، پالونه.

فرهنگ فارسی

ترشی پالان ترش پالا بمعنی زازل آبکش .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم