ساقب

لغت نامه دهخدا

ساقب. [ ق ِ ] ( ع ص ) نزدیک و دور، از اضداد است. ( منتهی الارب )( شرح قاموس ). القریب و البعید، ضد. ( قطر المحیط ).

فرهنگ معین

(قِ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - نزدیک . ۲ - دور (اضداد. )

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - نزدیک . ۲ - دور ( اضداد ).

ویکی واژه

نزدیک.
دور (اضداد.)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم