لغت نامه دهخدا صکاک. [ ص َک ْ کا ] ( ع ص ) چک نویس. ( مهذب الاسماء ). کسی که قباله های شرعی نویسد. ( غیاث اللغات ). قباله نویس.صکاک. [ ص ُ ] ( ع اِ ) هوا. سکاک بالسین مثله. ( منتهی الارب ).صکاک. [ ص ِ ] ( ع اِ ) ج ِ صک. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی ۱ - ( اسم ) چک برات . ۲ - نامه قباله جمع : اصک صکوک صکاک . یا لیله صک . شب برات شب نیمه شعبان . ۳ - نوشتن چک را .صک