ادت

لغت نامه دهخدا

ادت. [ ] ( اِخ ) صنم کان فیه [ فی المولتان ] من الخشب مغشی بالسختیان الاحمر، فی عینیه یاقوتتان نفیستان و اسمه ادت باسم الشمس و کان یحج الیه من اقصی البلاد و یحمل الیه الاموال قرابین فترکه علی حاله محمدبن القاسم بن منبه علی وجه الاستصلاح حتی کسره حکم بن شیبان فی قریب من ایام المقتدر و جرت بینه و بین سدنته امور و رفع خزائنه. ( الجماهر بیرونی ص 48 و 49 ).
ادة. [ اِ دَ تُن ْ ]( علامت اختصاری ) ئدة. رمزِ فائدة. ( مقیاس الهدایة ).
ادة. [ اِدْ دَ ] ( ع ص ، اِ ) اِدّ. سختی. || کار زشت. || عجب. شگفت : داهیة اِدَّة؛ آفت و بلای بزرگ. ج ، اِدَد.

فرهنگ فارسی

شطی در برتانی که در اقیانوس اطلس ریزد بطول ۵۶ کیلومتر است و پس از کمپر خلیجی قابل کشتیرانی دارد ٠

دانشنامه عمومی

ادت ( به لاتین: Adet ) در اتیوپی است که در Mirab Gojjam Zone واقع شده است.
ادت ۲۱٬۱۱۷ نفر جمعیت دارد و ۲٬۲۱۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم