این کلمه در زبان فارسی معانی متنوع و گوناگونی دارد که به شرح زیر است:
گواه، گواهی دهنده: در این معنا، شاهد به فردی اطلاق میشود که اطلاعات یا تجربیات خاصی درباره یک واقعه یا موضوع دارد و میتواند آن را تأیید کند. برای مثال، در محاکم قضایی، کسی است که به عنوان گواه به دادگاه ارائه میشود تا بر اساس دیدههای خود، حقایق را روشن کند.
مثال: در اینجا، شاهد به عبارتی اطلاق میشود که به عنوان مثال برای توضیح یا اثبات یک مفهوم یا تعریف از آن استفاده میشود. این نوع از متون ادبی یا علمی استخراج میشود تا به اعتبار اطلاعات افزوده و فهم بهتری از موضوع ارائه دهد.
مرد خوبروی: شاهد به فردی زیبا و خوشچهره اشاره دارد. این واژه در ادبیات فارسی بهویژه در شعر، به عنوان توصیفی از زیبایی و جذابیت بکار میرود و به نوعی نماد عشق و زیبایی است.
خدای تعالی: در برخی متون مذهبی و عرفانی، این واژه به معنای خداوند نیز به کار میرود. در این معنا، خداوند به عنوان ناظر بر اعمال و رفتار انسانها شناخته میشود و مفهوم حضور دائمی و آگاهی او از تمام جزئیات زندگی مخلوقات را تداعی میکند.
بازماندگان شهید: در این معنا، شاهد به افرادی اطلاق میشود که از شهیدان باقی ماندهاند. مانند فرزندان شهید که به نوعی وظیفه دارند یاد و خاطره آنان را زنده نگهدارند. این مفهوم به نوعی به مسئولیت اجتماعی و اخلاقی بازماندگان در حفظ یاد و نام شهیدان اشاره دارد و نشاندهنده احترام به فداکاریهای آنان است.