چپلک. [ چ ِ ل َ ] ( ص ) پلید و مردار و بناشایست آلوده را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کسی که خود را به چیزهایی آلوده دارد و کارهای ناشایسته و چرکین کند. ( جهانگیری ). کسی که خود را به اعمال رذیله آلوده کند. ( فرهنگ نظام ). چپل. چرکین و نکبتی و ناتمیز : هرکو بجز از تو بجهانداری بنشست بیدادگر است و چپلک ، بی خرد و بس. منوچهری ( از جهانگیری ).
فرهنگ عمید
۱. آلوده، چرکین، کثیف، پلید. ۲. مردار.
فرهنگ فارسی
( صفت ) کسی که خود را بچیزهای ناشایسته آلوده کند چرکن نکبتی . پلید و مردار و بنا شایست آلوده را گویند . کسیکه خود را بچیزهایی آلوده دارد و کارهای ناشایسته و چرکین کند .