پزوایی

لغت نامه دهخدا

پزوایی. [ پ ُزْ ] ( ص ) رجوع به پزوائی شود.

فرهنگ معین

(پُ ) (ص . ) (عا. ) ۱ - سست و ضعیف به تن و به عقل و به فکر، بی حرکت و بی عمل ، سخت ضعیف . ۲ - بی حمیت .

ویکی واژه

(عا.)
سست و ضعیف به تن و به عقل و به فکر، بی حرکت و بی عمل، سخت ضعیف.
بی حمیت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم