پالاپالی

لغت نامه دهخدا

پالاپالی. ( حامص مرکب ) یا بالابالی. هیاهو. داد وبیداد. داد و فریاد. شور و شغب. جنگ و چلب : پس چون این پسر بیامد از این کنیز [ یعنی اسماعیل از هاجر ] ساره را خشم آمد و رشک زنانش بجنبید و شکیبائی نتوانست کردن جنگ و پرخاش اندر گرفت ، و پالاپالی کردن ، هر زمان با ابراهیم. ( ترجمه طبری بلعمی ). این کلمه را با توجه به رسم الخط قدما میتوان پالاپالی و بالابالی هر دو صورت خواند و رجوع به پالاپال شود.

فرهنگ معین

(حامص . )سروصدا، هیاهو، دادوبیداد.

ویکی واژه

سروصدا، هیاهو، دادوبیداد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال جذب فال جذب فال ای چینگ فال ای چینگ فال انبیا فال انبیا