مزازت

لغت نامه دهخدا

مزازت. [ م َ زَ ] ( ع اِمص ) ترشی. ( لغت نامه مقامات حریری ). ملسی. لب ترشی : یؤخذ العنب...و فیه مزازة فیجعل فی الشمس ثلاثة أیام. ( ابن البیطار در کلمه حِصرم ). || بسیاری و فراوانی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مزازة. || ( اِ ) خوراکی که یک جزء آن شیرین باشد و یک جزء ترش. ( ناظم الاطباء ).
مزازة. [ م َ زَ ] ( ع اِمص ، اِ ) رجوع به مزازت شود.

فرهنگ عمید

ترشی، ملسی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال تک نیت فال تک نیت فال لنورماند فال لنورماند فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی